گزارش میزگرد بررسی مسوولیت ۱۷ نماینده زن مجلس

آرزو فرشید در ابتدای گزارش میزگردی در روزنامه ی شرق نوشت:
تلاش و کوشش جامعه زنان – اعم از نهادهای مدنی و فعالان سیاسی – به اینجا رسید که نام ۱۸ زن بهعنوان نماینده از صندوقهای رأی بیرون آمد و بعد از ماجراهای مربوط به مینو خالقی، ۱۷ نفر از آنها بر کرسی سبز بهارستان تکیه زدند. اکنون وقت آن است که کمر همت ببندند و مطالبات جامعه زنان را پیش ببرند و تحقق این مهم مستلزم آن است که مطالبات مذکور را به خوبی بشناسند و درک درستی از توقعات حقیقی اقشار مختلف زنان داشته باشند. از همین رو در میزگردی با حضور سمیه طهماسبی، مسئول شاخه بانوان حزب اعتماد ملی، ژاله فرامرزیان، مدیر کل دفتر تشکیلات و بهبود روشهای وزارت کشور و زهرا نژادبهرام، پژوهشگر و فعال حوزه زنان به بررسی این موضوع پرداختیم.
قصد داریم در این میزگرد مطالبات از زنان مجلس دهم را طبقهبندی کنیم. اجازه بدهید از اهمیت تشکیل فراکسیون زنان در مجلس آغاز کنیم؛ به نظر شما تشکیل یک فراکسیون زنان قوی و کارآمد چقدر در پیگیری مطالبات زنان در این مجلس اهمیت خواهد داشت؟
طهماسبی: درباره بحث فراکسیون من با پیشنهاد خانم مافی مبنی بر تشکیل یک کمیسیون زنان در کنار فراکسیون موافق هستم؛ به نظر من این میتواند یک گام مثبت و پیشبرنده در راستای مطالبات زنان باشد. دلیلش نیز این است که کمیسیون در مقایسه با فراکسیون یک جایگاه قانونی و تشکیلاتیتری دارد و به آن بودجه نیز تعلق میگیرد؛ بنابراین ابزار قویتری برای پیشبرد مطالبات است، ضمن اینکه کمیسیون میتواند ترکیب خوبی از خانمها و آقایان نمایندهای باشد که با آرای زنان بهعنوان نیمی از جمعیت جامعه به مجلس راه یافتهاند و بیشتر آنها شعارهایی نیز در حوزه زنان دادهاند؛ اکنون میتوانند مطالبات زنان را بهتر و کاملتر پیگیری کند.
فرامرزیان: به نظر من فراکسیونها ظرفیت تقویت موقعیتها و اقشار یا اقدامات را دارند. این ظرفیتها غیررسمی هستند، اما در واقع اصلیترین ظرفیت تعاملی و لابیگری در مجلس هستند. زیرساخت قدرت، همفکری، ایدهسازی و پیگیری مطالبات است؛ به عبارتی همه اجزای اقدامات و روشهایی که نمایندگان مجلس دارند در بستر فراکسیونها وجود دارد. به نظر من ضرورت ایجاد و تقویت فراکسیون زنان به حرکتی برمیگردد که قبل از انتخابات آغاز شد؛ حرکت قبل از انتخابات این بود که الزاما تعداد نمایندگان زن در مجلس دهم افزایش پیدا کند. هدفگذاری ۳۰ درصدی داشتیم و براساس توان تلاش شد، انصافا رسیدن به بیشترین تعداد نمایندگان زن در تاریخ مجلس نتیجه خوبی بود. اگر مجموعه زنانی که در مجلس حضور پیدا کردهاند فراکسیون را زنجیری تعریف نکنند که حلقههای زنان را به هم وصل میکند و همافزایی به وجود میآورد، عقبهای که باعث افزایش تعداد نمایندگان زن شد، به چالش کشیده میشود. به نظر من شکلگیری یک فراکسیون زنان قوی یکی از مهمترین مطالبات زنان کشور بهویژه زنانی است که تلاش کردند تعداد نمایندگان زن در مجلس دهم بیشتر شود. مطالبه بعدی آن است که این فراکسیون با یک پشتوانه فکری قوی و سازوکار مناسب پیش بروند و بتواند کارسازیِ مناسب و تعامل خوبی با کمیسیونها داشته باشد. به نظر من کمیسیونها باوجود اینکه فاکتورهای رسمی هستند، باید در چارچوب موضوعات فعالیت کنند. به نظر من تمام کمیسیونها ظرفیت پیگیری مسائل زنان را دارند، اگر مسائل زنان در یک کمیسیون دپو شود کمتر به نتیجه میرسیم.
نژادبهرام: در ادامه صحبتهای خانم فرامرزیان باید بگویم به اعتقاد من فراکسیون یک فرصت تعامل مشترک بین همه کمیسیونهاست. فراکسیونها حتی این ظرفیت را دارند که در ادامه به احزاب سیاسی بزرگی تبدیل شوند. فراکسیونها اینقدر ظرفیت دارند که میتوانند فضاهای مشترکی را برای تعامل بیشتر بین همه نمایندگان ایجاد کنند و قدرت لابیگری آنها از سطح مجلس فراتر برود و به سمت کل جامعه سیاسی کشور سوق داده شود. به همین دلیل من فیالنفسه فراکسیون را ارزشمندتر از کمیسیون میدانم، به این دلیل که فراکسیون مجموعهای از نمایندگان است که هرکدام از آنها میتوانند عضو یک کمیسیون باشند و اینگونه همه کمیسیونها را تحتشعاع دیدگاه فراکسیون (زنان یا هر فراکسیون دیگری) قرار دهند. در واقع مجموعهای از نمایندگان که در دستگاههای اجتماعی پراکنده هستند و طرحها و لوایح را بررسی میکنند و به صحن علنی مجلس میآورند، در این فراکسیون دارای اندیشه و یک دیدگاه مشترک میشوند و براساس هدفگذاریهای آن جریان فکری عمل میکنند. از این جهت معتقد هستم فراکسیون فیالنفسه ارزشمند است؛ اما اگر قرار باشد فراکسیون را به کمیسیون زنان و جوانان تقلیل دهیم با دو اشکال جدی ساختاری و محتوایی مواجه میشویم؛ اشکال ساختاری این است که با یک دستورالعمل نانوشته تمام مسائل زنان در کمیسیون زنان و خانواده بلوکه میشود، این یعنی مسائل نیمی از جامعه یک جا جمع شده و با امکانات محدودی مواجه میشود. به عبارتی یک کمیسیون برای نیمی از جامعه فعالیت میکند و سایر کمیسیونها برای نیمه دیگر؛ این از لحاظ محتوایی ما را با مشکل مواجه میکند.
نظر خانم طهماسبی این بود که کمیسیون زنان در کنار فراکسیون زنان تعریف شود. فکر میکند بااینحال ایرادهای ساختاری و محتوایی که از آن صحبت کردید باقی میماند؟
نژادبهرام: به نظر من باقی میماند از این جهت که کمیسیونی با عنوان زنان داریم و ناخودآگاه همه مسائل زنان به آن ارجاع داده میشود. ما در یک فضای خالی زندگی نمیکنیم و پیشزمینهای داریم و از دل جامعهای بیرون آمدهایم و نگاه افراد جامعه را میشناسیم. ما میدانیم افراد از دل جامعهای به مجلس رفتهاند که عادت دارد زنان را جنس دوم دیده و امکاناتی محدود در اختیار آن قرار دهد. اتفاقا من بر خلاف پیشنهاد خانم مافی اعتقاد دارم که همه کمسیونها بلااستثنا فایلی با عنوان زنان و خانواده داشته باشند.
نکته دیگری که در بحث فراکسیون برای ما اهمیت دارد این است که فراکسیون روی سنگ بنایی ایجاد میشود که آن سنگ بنا همان مطالبات سیاسی جامعه زنان است. مطالبات سیاسی جامعه زنان نیز همان حضور ۳۰درصدی در مجلس بود که تحقق پیدا نکرد. زنان مجلس باید روی همان بخش از مطالبات زنان که خودشان برخواسته از آن هستند سرمایهگذاری کنند. مطالبات انباشتهشده جامعه نخبگی زنان بود که باعث شد تعداد زنان از هشت، ۹ نفر و… امروز به ۱۷ نفر برسد؛ بنابراین مهمترین وظیفه فراکسیون این است که شرایط مناسب را برای تحقق این هدف فراهم کند. باید از ابزار مختلف استفاده کرده و این دیدگاه را نشر دهد. نکته دیگر این است که فراکسیون زنان باید با تغییر نگاه در میان همکاران نماینده فرصتی را برای رویکردهای مثبت به مسائل زنان و خانواده ایجاد کند.
خانم طهماسبی بخشی از صحبتهای خانمها نقد پیشنهادی بود که شما از آن دفاع کردید، حرف ناگفتهای دراینباره دارید؟
طهماسبی: همانطور که اشاره کردم بحث فراکسیون را اصلا نفی نمیکنیم و به نظر من باید کارکرد خاص خود را داشته باشد. هدف این است که جایگاه و حضور زنان در مجلس یک گام ارتقا پیدا کند. به نظرم، این نیاز به کار کارشناسی بیشتری دارد و به این سؤال پاسخ دهیم که آیا با کمیسیون خاص به این نتیجه میرسیم یا با ایجاد فایل زنان در همه کمیسیونها. به نظرم توصیهای که باید به زنان مجلس کنیم این است که هرجا فرصت تصمیمسازی درباره مسائل زنان وجود دارد؛ پیش از اقدام، مطالعات زمینهای و کارشناسی انجام دهند؛ یعنی به جایی برسیم که همه تصمیمات ما به پشتوانه کار کارشناسی قوی باشد. به نظر من بحث کمیسیون و فراکسیون با هم منافاتی ندارد و هدف این است که از هر روزنه و جایگاهی که میتواند در راستای پیشبرد مطالبات زنان مؤثر باشد، استفاده کنیم.
فرامرزیان: فکر میکنیم باید به این توجه داشته باشیم که کمیسیونها در مجلس چه وظیفه و جایگاهی دارند. کمیسیونها مباحث را دریافت و بررسی میکنند. این موضوعات مربوط به قشر خاصی نیستند. ما در حوزه اجرا معتقد هستیم که فایل زنان باید وجود داشته باشد و این به خاطر آن است که کارهای اجرائی را حوزه زنان پیگیری کند اما مجلس ظرفیت اجرا ندارد و تنها ظرفیت تحلیل کارشناسی دارد. فراکسیونها نیز در مجلس ظرفیت سازمانهای غیررسمی هستند. سازمانهایی که افراد مطالبات خود را در چارچوب آن مطرح میکنند و بههمیندلیل وقت و انرژی بیشتری برای آن صرف میکنند؛ بنابراین آثار بیشتری نسبت به کمیسیونها دارد. به عبارتی این فراکسیون زنان است که باید برای کمیسیونهای مجلس خوراک خوب فراهم کند. به همین پیشنهادی که گفتند- در کمیسیونها فایل زنان باز شود- توجه کنید. در کمیسیونهای مجلس فایلها براساس پیشنهادها باز میشود. سؤال این است که پیشنهادها چطور طرح و از کجا میرسد؟ روشن است که این وظیفه فراکسیون زنان است. به اضافه اینکه که فراکسیون باید یک ظرفیت کارشناسی داشته باشد. مباحث را تحلیل کند و از مراجع مربوطه تحلیلهای لازم را دریافت کند. یکی از وظایف نمایندگی که همیشه مغفول مانده این است که به چه واسطهای نمایندگی مردم را اجرا میکنند. با چه روشی ارتباط بین مردم را فراهم میکنند و سعی میکنند نظر مردم را به مجلس منتقل کنند. این موضوع خیلی مهم است و اگر فراکسیون خوب کار کند و مطالب را برای کمیسیونها خوب آماده کند حتما موضوعات بررسی و پردازش میشود.
پس درباره ضرورت وجود فراکسیون قوی زنان اتفاق نظر وجود دارد؛ به نظر شما این نخستین مطالبه ما از زنان مجلس دهم است یا موضوع مهم دیگری پیش از آن قرار دارد؟
فرامرزیان: من فکر میکنم که ما از مجلس دهم خیلی مطالبه داریم اما برای حرفزدن نیاز به بلندگو و جایگاه داریم. فراکسیون همین جایگاه است که میتواند محلی برای تحلیل و بررسی باشد و از آن کانال زنان مجلس دهم بتوانند وارد عمل شوند اما این فقط بخشی از مطالبات ما است یعنی از زنان مجلس توقع دارند که ابتدای کار یک جایگاه مناسب ایجاد کنند اما از سایر نمایندگان مطالبات دیگری وجود دارد.
نژادبهرام: منِ زن، از نمایندگان مجلس اعم از زن و مرد انتظاراتی دارم که بخشی از آن را زنان مجلس به دلیل جنسیت مشترک، بیشتر درک میکنند و باید پیگیر باشند و بخشی هم انتظارات عمومی من به عنوان یک شهروند است. انتظار من از نمایندگان مجلس دهم این است که با یک تغییر نگاه و رویکرد که از سال ۹۲ آغاز شده است کار را آغاز کنند. بسیاری از این نمایندگان عضو فهرست امید بودند و انتظار داریم که فراموش نکنند از کجا به کجا رسیدهاند. درست است که در فهرست امید دوستان اعتدالگرا را نیز داشتیم و از خیرالموجودین استفاده کردیم اما اساسا این فهرست متشکل از کسانی بود که حداقل زبان تغییر را فهمیده بودند. این تغییر یعنی باید رویکرد ما اصلاح شود. ابزار تغییر این است که مطالبات رویزمینمانده منِ زن مورد توجه قرار گیرد. انتظار ما از مجلس دهم این است که در همه طرحها و لوایح در نظر داشته باشد زنان میخواهند در همه بخشها و حوزهها حضور و نقشی مؤثر داشته باشند.
طهماسبی: به نظر من قبل از شکلگیری فراکسیون نیاز داریم که در میان نمایندگان مجلس یک دیدگاه فراگیر مبنی بر پیام تغییری که خانم نژادبهرام اشاره کردند، ایجاد شود. مردان ما اکنون باید به این نتیجه رسیده باشند که فعالیتها در مجلس بدون لحاظکردن مطالبات زنان ناقص است و برای کسب رأی زنان در دورههای آینده نیاز به توجه ویژه به مطالبات حوزه زنان دارند. این نمایندگان حتما دراینباره شعارهایی داده و به واسطه آن رأی گرفتهاند؛ بنابراین اکنون وقت آن است که به شعارهای خود عمل کنند. به عبارتی ما انتظار داریم که خروجی این مجلس حمایت از مطالبات زنان از جانب نمایندگان زن و مرد باشد.
بهاینترتیب اگر کلیترین مطالبه ما از مجلس دهم پذیرش پیام تغییر و توجه به مطالبات زنان باشد و در ادامه با یک نگاه راهبردی تشکیل فراکسیون زنان قوی را به عنوان گام نخست تعریف کنیم، اکنون به این سؤال میرسیم که فراکسیون زنان باید بر پایه چه مبانی و رویکردی، چه بگوید و چگونه عمل کند؟
نژادبهرام: به نظر من فراکسیون زنان جایگاه طرح مطالبات را دارد و قرار نیست همه مطالبات را عملیاتی کند. اگر اینطور باشد؛ پس بقیه نمایندگان مجلس در این حوزه باید چه کار کنند؟! ما نباید همه بار را به دوش فراکسیون و زنان مجلس گذاشته و مثل گذشته گوشه گود قرار بگیریم تا این تعداد کم مجبور باشند مطالبات نیمی از افراد جامعه را پاسخ بدهند. من معتقد هستم که فراکسیون تنها باید طرح مسئله کند و برای این کار به ابزارهایی نیاز دارد.
و این ابزارها چیست؟
نژادبهرام: مهمترین وسیله استفاده از نهادهای مدنی است که سالهاست در حوزه زنان مشغول فعالیت هستند، انجمنهای پژوهشی و انجمنهای توسعهای که باور دارند زنان حاملان، انتشاردهندگان و بهرهوران توسعه هستند، میتوانند فرصتهایی باشند که مواد اولیه لازم را در اختیار زنان مجلس قرار میدهند. علاوهبراین از رسانه نیز باید بهره برد. بیتوجهی به رسانه و عبور از آن نتایج خوبی ندارد و معمولا همه فراکسیونها دچار این موضوع میشوند. به اعتقاد من فراکسیونها نباید فراموش کنند که مهمترین ابزار برای بیان دیدگاهها و بهرهگیری از ظرفیتهای موجود جامعه همین رسانهها هستند. رسانه این قابلیت را دارد که فرایند دموکراتیک انتقال مطالبات و بازخورد آن را به روشنی در جامعه منتشر کند. اکنون خوشبختانه با انقلاب ارتباطی، فضای مجازی قدرتمندی داریم که این ظرفیتها را برای فراکسیونها فراهم میکند. این زیرساختها میتواند فراکسیون را به یک بلندگوی مناسب برای طرح مطالبات زنان مبدل کند.
فرامرزیان: نکته اول اینکه اگر فراکسیون بخواهد به نتایج مطلوبی برسد، باید حتما یک نظام برنامهای صحیح در دو بخش تقویت رویکردها، تفکرات، دسترسی به منابع و … و مکانیسم برقراری ارتباط با مردم داشته باشد. ممکن است ما جامعه مدنی قویای نداشته باشیم که نداریم و ممکن است ارتباطات ما از طریق جامعه مدنی با مردم واقعا محقق نشود که نمیشود؛ اما ظرفیتهای دیگری مثل رسانه، دانشگاه و… وجود دارد که این امکان را فراهم میکند. به عبارتی داشتن برنامه و در مرحله دوم برقراری ارتباط برای اینکه مطالبات مردم به صورت واقعی دریافت شود، خیلی مهم است. ممکن است منِ معلم یا منِ روزنامهنگار با یک قشر خاص و محدود در ارتباط باشم؛ اما وقتی که نماینده مردم شدم، باید مطالبات همه را بدانم و اگر خدای نکرده رویکرد قشری نسبت به مطالبات مردم داشته باشم، به بیراهه میروم. این بیراهه سبب میشود که ما به عنوان انسانهایی جزئینگر همیشه در فایلهای جزئی باقی بمانیم. یکی از دلایلی که خانمها تجارب متعدد و متکثر در جایگاههای متفاوت ندارند، همین رویکردهای حداقلی است. پافشاری بیشازحد درباره یک حداقل سبب میشود که از یک جریان جمعی حذف شوند؛ بههمیندلیل حتما باید مکانیسم ارتباط و دریافت مطالبات مردم یک مکانیسم مؤثر باشد. قطعا بخشی از این مکانیسم جامعه مدنی و رسانه است و بخشهای دیگر باید با یک برنامه مؤثر شناخته شود.
طهماسبی: در درجه اول وظیفه فراکسیون این است که نیازسنجی دقیقی از مطالبات طیفهای مختلف زنان در سراسر کشور داشته باشد؛ زیرا همه میدانیم که نیاز یک زن تحصیلکرده تهرانی با نیاز یک زن عشایر، روستایی یا شهرستانی بسیار متفاوت است. درک و شناخت این نیازها نیازمند مطالعه و بررسی کارشناسانه است. درست است که هرکدام از نمایندگان مجلس در زمینهای تخصص دارند؛ اما به معنای آن است که در حوزه مطالبات و نیازهای واقعی زنان نیز متخصص هستند؛ بنابراین یکی از وظایف نمایندگان بهویژه نمایندگان زن که در سیبل انتظارات پیگیری مطالبات زنان هستند، این است که مطالعات خود را در این زمینهها گسترش دهند. دیدگاههای متخصصان و فعالان حوزه زنان را بشناسند، گفتمانی را که بر مبنای آن باید به راهبرد برسیم بهدقت شناسایی کنند و بر این مبنا جهتگیری کنند. بعد از این نیازسنجی است که میتوانند اولویتها را شناسایی و طبقهبندی کنند. در بخش طبقهبندی نیازها نیز حرفهای بسیاری وجود دارد. نیازهای اقتصادی، مطالبات اجتماعی و سیاسی و… وجود دارد و هرکدام از اینها زیرشاخههای بسیاری دارد؛ مثلا در حوزه اقتصادی میتوان موارد بسیاری را اولویتبندی کرد. به نظر من اولویت برنامه زنان نماینده باید مطالبات فراگیر باشد. فراگیر مثل اینکه فعالیت زنان در مجلس بهدرستی در اقتصاد خانواده تعریف و ارزشگذاری شود. این مطالبه زنان در سراسر کشور است که وظایف نانوشته آنها خروجی اقتصادی متناسبی داشته باشد.
اجازه بدهید قبل از اینکه اینقدر موشکافانه و موردی به مطالبات زنان بپردازیم، به این سؤال پاسخ دهیم که نمایندگان زن بعد از ایجاد جایگاه مناسبی در چارچوب فراکسیون و برنامهریزی صحیح باید چه کار کنند؟ میدانیم برخی از این ۱۷ زن راهیافته به مجلس دهم نخستین کاندیداهای جامعه زنان نبودهاند و با توجه به شرایط با حمایت زنان باتجربهتر در حوزه سیاست به کرسی نمایندگی رسیدهاند. اکنون با یک نگاه راهبردیتر به آنها بگوییم که برای سنجش نیازها، استفاده مناسبتر از ظرفیت رسانه و… باید از چه طریقی و چگونه عمل کنند؟
فرامرزیان: به اهمیت برنامهداشتن اشاره کردم. اگر برنامه وجود داشته باشد، حتما نیازسنجی و دستهبندی اولیه شده و ایدهها و اهداف شناخته شده است؛ بنابراین داشتن برنامه برای همه نمایندگان اعم از باتجربهترها و کمتجربهترها ضروری است. در این چارچوب اهداف، روشها، فعالیتها، اقدامات، ذینفعان، شرکا و… مشخص میشود بنابراین اگر برنامه داشته باشند، میتوانند از امروز هدفگذاری کنند که در پایان مجلس به کجا برسند و برای رسیدن به آن از چه ابزارها و روشهایی استفاده کنند. یکی از مشکلات اصلی در جامعه ما که جامعه زنان نیز بخشی از آن است، همین عملکرد بدون برنامه، مقطعی و به تبع آن مسکنی است که در نهایت موجب میشود اقدامات ما به سرانجام نرسد.
طبیعی است که همه نمایندگان مجلس در همان دوره کاندیداتوری، مدعی هستند برنامه مشخصی دارند بهتر است در این مرحله درباره برنامه موردنیاز خانمهای مجلس، دقیقتر و روشنتر صحبت کنیم.
نژادبهرام: من معقتد هستم برنامه قبلا شکل گرفته است. دوستانی که الان نماینده هستند همه با فهرست امید به مجلس راه پیدا کردهاند. اینها برنامه دارند؛ اما مسئله مهمتر این است چطور این برنامه را عملی کنند. مثلا ما یک برنامه کلان مثل چشمانداز ۱۴۲۰ داریم که مربوط به همه است، اما سازمان مدیریت، وزارت ارشاد، وزارت صنایع و… هر یک به نحوی از آن استفاده میکند. بنابراین فراکسیون باید با اتکا به آن برنامه اولیه که تیم کارشناسی روی آن کار کرده است، سهم خود را در مجلس بگیرد. لازم نیست از اول نیازسنجی کند، اولیتبندی کند و… . همه این کارها شده است، اما مهم این است اعضای فراکسیون به یک جمعبندی برسند و بدانند باید آن برنامه را سرلوحه کار خود قرار داده و بر اساس آن، برنامههای خود را طراحی کنند.
بگویند در سال اول مجلس چه میخواهند و در سال دوم قرار است به کجا برسند. قرار نیست هر یک از نمایندهها این مسیر را از اول سپری کند؛ بلکه باید از ظرفیتهای موجود مثل نهادها، انجیاوها، سازمانها و… که قبلا کار کردهاند، استفاده کنند و فراموش نکنند که بر اساس یک مطالبه جدی یعنی همان تغییر و در مرحله دوم افزایش سهم ۳۰درصدی زنان، به مجلس راه پیدا کردهاند.
طهماسبی: مسلما برنامهمحوری از پیشفرضهای یک نماینده موفق است. منظور من از اینکه گفتم نیاز به نیازسنجی داریم همین بود تا بر اساس ظرفیتهای موجود مثل قوانینی که قبلا انجام شده و به اجرا نرسیده یا مطالعاتی که قبلا انجام شده و… عمل شود. نمایندگان مجلس باید به این مطالعات صورت گرفته اشراف داشته باشند و با خلاقیت، برنامههای جدید نوشته و تصویب کنند. به نظر من، در کار هر نمایندهای برنامه داشتن، اصل است و برای پیشبرد برنامه باید از نهادهای مدنی، شاخههای بانوان احزاب، دانشگاهها، گروههای مطالعات زنان و… بهره گرفت. استفاده از این ظرفیتها موجب میشود نمایندگان زن مجلس ضمن توان داشتن برای ارائه پیشنهادها به صورت فردی به کمیسیونها، تعامل خوبی نیز با یکدیگر داشته باشند. انتظار میرود زنان مجلس دهم یک تعامل تنگاتنگ داشته باشند و بتوانند با همافزایی، همفکری و انسجام، بر مطالبات جامعه زنان تمرکز کنند.
فرامرزیان: منظور من از برنامه، برنامه به معنی program بود. لیست امید به صورت برنامه، راهبردها را ارائه داده است؛ اما آنچه از آن تحت عنوان برنامه یاد میکنیم تفاوتهایی دارد. باید در چارچوب همین راهبردها و اهداف، برنامهریزی شود. به اضافه اینکه ما مطالبات را از زنان مجلس، فارغ از اینکه جزء لیست امید بودهاند یا خیر، طرح میکنیم.
ما رسیدن شمار زنان نماینده به ۱۸ را دستاورد کمی انتخابات اخیر تلقی میکنیم و حالا باید برای دستاورد کیفی در این مجلس بکوشیم. راه مناسب برای رسیدن به این دستاورد چیست؟
نژادبهرام: نقطه عزیمت ما همینجاست. نمایندگان مجلس اعم از زن و مرد، وظایفی در برابر زنان به عنوان نیمی از جمعیت کشور دارند و اصلا قرار نیست تنها فراکسیون زنان مسئول پیگیری مسائل زنان باشد. درباره اولویتبندی مسائل زنان، باید بگویم این مسائل براساس آخرین نظرسنجیهای انجام شده در کلانشهرها در سه حوزه طبقهبندی شده است. رفع تبعیض در همه چیز مثل حوزههای شغلی، دانشگاه، خانواده، حقوق و…، نخستین موضوع است. مسئله دوم اشتغال و مسئله سوم امنیت اجتماعی است. همه اینها روشن و آشکار است و نیازی به کشف ندارد. اگر نمایندگان مجلس متوجه این نباشند نرخ بیکاری زنان دو برابر مردان است، اگر متوجه نباشند ۲۵ درصد زنان فارغالتحصیل دانشگاه، بیکار هستند؛ دیگر حرفی برای گفتن نیست. جامعه زنان نگران امنیت اجتماعی، شغلی و قضائی است. باید به این دغدغهها پاسخ داده شود.
چطور باید به این دغدغهها پاسخ دهند؟
نژادبهرام: اولا باید یکسری اصول مثل شأن زنان حفظ شود. منش ارتباطی با زنان باید حفظ شود و همه نمایندگان مجلس باید بر این موضوع تأکید داشته باشند. ما واقعا تعجب کردیم وقتی اعتبارنامه آقای قاضیپور تأیید شد.
در این مورد گفته شد که اگر در این باره تأکید میکردند، ممکن بود تأیید اعتبارنامه همه اعضای فهرست امید به تعویق افتد و این به معنی ازدسترفتن انتخابات هیأترئیسه برای این جریان سیاسی بود.
نژادبهرام: این موضوع را خانم جلودارزاده توضیح دادند اما دقیقا نکته همین است که هر وقت قرار بر معامله باشد، روی زنان معامله میکنند. ما از برادران اصولگرا هم بهعنوان یک شهروند توقع داشتیم در این مورد سکوت نکنند. من یک فعال سیاسی، یکسری اصول دارم که نباید زیر سؤال برود.
طهماسبی: به نظر من بد نیست مقایسهای داشته باشیم بین رفتاری که از آقای قاضیپور دیدیم و سابقهای که از خانم خالقی منتشر شد. واقعا آقایان فکر میکنند اگر این دو موضوع را با معیارهای اخلاقی و ارزشهای اسلامی در ترازو قرار دهیم، کدامیک سنگینتر است؟ همین برخوردهای دوگانه در طول تاریخ انقلاب اسلامی باعث شده مردم به این نتیجه برسند که حرف و عمل مسئولان درباره ارزشها با هم منطبق نیست و به همین خاطر مسئولان را باور نکنند.
خانم نژادبهرام طرح موضوع آقای قاضیپور و خانم خالقی، صحبت شما را قطع و ما را از بحث تلاش برای رسیدن به یک دستاورد کیفی در مجلس دهم دور کرد.
نژادبهرام: بله، با توجه به همان سه محور باید برنامهریزیها را انجام داد و طرحها و لوایح را بررسی کرد. عرض کردم باید به یکسری اصول پایبند باشند. ما یک میزان به نام اخلاق و یکسری اصول به نام شأن انسانی داریم که باید از زاویه آن نگاه کنیم. با این نگاه و شنیدن پیام تغییر مردم به مسیر اصلاح وارد شدهایم. این اصلاح باید در همه سطوح باشد.
طهماسبی: من به دیدگاه خوشبینانهای که خانم نژادبهرام درباره آمادهبودن برنامهها دارند خیلی باور ندارم. با این حال ضمن تأکید بر سه محوری که برای مطالبات زنان ذکر کردند، به نظرم میرسد که بانوان ما انتظار دارند خروجی برنامهها مشخص و قابللمس باشد. مثلا در حوزه اقتصاد به این نتیجه برسیم که بالاخره سهم زنان از اقتصاد و توسعه پسابرجام در این مجلس چقدر است؟ فعالان اقتصادی در جامعه میتوانند چقدر جایگاه داشته باشند و چقدر در این راستا بسترسازی میشود؟ مثال دیگر روشنشدن تکلیف اقتصاد زنان در منزل است.
پس معتقد هستید که غیر از سه محور کلی، نیازمند نتایج ملموس در تغییر در وضعیت زنان خصوصا وضعیت اقتصادی زنان هستیم؟
طهماسبی: خیر، اقتصاد تنها یک محور است. محورهای فرهنگی و اجتماعی نیز بسیار قابلتوجه است. یکی از مشکلات اصلی در خانوادهها این است که دسترسی مناسبی به مشاوران حقوقی و خانوادگی ندارند (مسائل زنان را باید در سطح کلان و فراتر از مسائل زنان در کلانشهرها دید) درحالیکه اگر دسترسی راحت و آسان فراهم شود، بسیاری از مشکلات و مسائل خانوادهها مثل طلاق، اعتیاد، روابط زناشویی، خانوادگی و… مرتفع میشود. مسئله دیگری که خیلی کمتر به آن پرداخته میشود، موضوع توانمندسازی مردان در این زمینه است. یک سالی مقام معظم رهبری درباره تهذیب مردان صحبت کردند اما هیچجا ندیدیم این مسئله و نقش آن در خانواده پیگیری شود. این به خاطر همان نگاههای مردسالارانه است. یکی از مسائل و مشکلات خانوادهها که به جامعه نیز سرایت میکند، همین تهذیب مردان است. نباید نگاه آنها این باشد که چون از نظر قانون رئیس خانواده شناخته شدهاند، پس باید همه اعضای خانواده را تحت کنترل لحظهای خود داشته باشند.
فرامرزیان: قصد ندارم مباحثی که گفته شد و البته ارزشمند بود را تکرار کنم بنابراین اجازه بدهید یک مسئله کلی را بگویم. به نظرم خانمها دوست دارند شرایط زندگیشان بهتر و به تبع آن شرایط زندگی در جامعه مطلوبتر شود. به عبارتی این مطالبه همه افراد جامعه است. این چند زاویه دارد و بر اساس بخشی از این زوایا جامعهای که میخواهد به زندگی رونق دهد، باید از تمام ظرفیت و پتانسیل خود برای دستیابی به هدف استفاده کند. در این صورت هم زنان از زندگی بهتر بهرهمند میشوند و هم نقش آنها در تحقق زندگی بهتر پذیرفته میشود. اما درباره اینکه نمایندگان مجلس چطور میتوانند به این مسئله کمک کنند، میتوان گفت آنها با استفاده از مکانیسمهای فعالیتی در مجلس – از جمله مصوبات در قالب طرحها و لوایح و نظارت بر اجرا – کمک میکنند تا شاهد مصوبات تبعیضآور برای زنان نباشیم و در عین حال تبعیض مثبت را لحاظ کنند. این دو نکته بسیار مهم است؛ به اضافه اینکه نظارت بر اجرای قوانین ارزشمندی که پیش از این در حوزه زنان به تصویب رسیده است، بسیار کمککننده خواهد بود. نظارت صحیح بر اجرای مصوبات و قوانین در دستگاهها باز هم در جهت اینکه تبعیض تازهای اتفاق نیفتد و تبعیض مثبت پیشبینی شود، جامعه زنان را به جایی میرساند که جایگاه برابر با مردان داشته باشند. این دستاورد نهفقط برای زنان که برای کل جامعه است. دستگاهی را تصور کنید که با نصف ظرفیت تلاش میکند؛ قطعا هزینهها، استهلاک، عدمموفقیت و نرسیدن به مقصد را در پیش دارد و اگر مدیران خوب نگاه کنند، خواهند دانست که حرکت با تمام ظرفیت همه افراد، حتی کسانی که اکنون فکر میکنند بیشتر ذیحق هستند را به نتیجه مطلوب میرساند. به نظر من مجلسی مطلوب و ارزشمند است که به جریان زندگی زنان یک نگاه جدید داشته باشد. میگویند وقتی جامعهای در جریان توسعه خیلی عقب باشد، فقط با یک تحول، با یک ایده جدید و ابتکار میتواند میزان عقبافتادگی خود را جبران کند. من فکر میکنم مجلس و کشور ما نیاز به یکسری ابتکارات و تحولات خلاقانه برای جبران این وضعیت دارد زیرا اگر این وضعیت را جبران نکند، با نسل آینده که با تفکر مدیریت امروز فاصله بسیاری دارد، شکاف جدی خواهد داشت و این شکاف، آسیبی جدی به نظام اجتماعی وارد میکند و جبران آن بهسادگی امکانپذیر نیست.
نژادبهرام: به نظر من علاوه بر دو وظیفه قانونگذاری و نظارت، کاری که مجلس میتواند انجام دهد، جریانسازی است. مجلس در جایگاه یک نهاد و قوه با دو قوه مجریه و قضائیه برابری میکند اما از آنجا که از مردم رأی گرفته و ارتباط نزدیکتری با بطن جامعه دارد، توان جریانسازی دارد بنابراین اگر رویکرد مجلس نسبت به مسائل زنان از منظر توسعهگرایانه و بهمشارکتگرفتن همه آحاد جامعه برای حل مشکلات جامعه باشد، یقینا قابلیت تسری به بخشهای دیگر از جمله دولت را دارد چراکه در مجلس با تصویب یک طرح میتوان دولت را مکلف کرد که مثلا ۲۰ درصد از پستهای مدیریتی را به زنان اختصاص دهد یا در موارد برعکس؛ اگر به عنوان مثال وزارت X مصوبه حذف زنان از سطح کارمندان اداری را صادر کند، مجلس میتواند با بررسی و ارزیابی جلوی این کار را بگیرد. در حقیقت جایگاه و اشراف مجلس، بدل به یک جریانسازی اجتماعی میشود و جامعهای را ایجاد میکند که با اتکا بر آن فرایند توسعه را تسریع کند.
فرامرزیان: یک نکته دیگر اضافه کنم. به نظر من زنان این دوره مجلس میتوانند در نطقهای پیش از دستور، اظهارنظرها، نوع اقدامات و… تصویر مناسب جدیدی از زن ایرانی نشان دهند و این بسیار ارزشمند و فرصت بیمانندی است که امیدوارم از آن استفاده کنند.
طهماسبی: من امیدوارم و انتظار دارم همانطورکه تعداد نمایندگان زن در مجلس تقریبا دو برابر شد، پیگیریهای مطالبات زنان نیز حداقل دو برابر شود و همانطور که اشاره شد، زنان مجلس دهم از خود الگوی درخشانی بر جای گذارند که جامعه را متقاعد کند در دوره بعدی مجلس مطالبه سهم ۳۰درصدی زنان در مجلس و حتی بیشتر از آن محقق شود.
انتهای پیام




