پیشنهاد درجه بندی احزاب در شورای عالی اصلاح طلبان

سخنگوی حزب اعتماد ملی در واکنش به اظهارات اخیر رسول منتجب نیا با بیان این که انحلال شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان خواست جناح مقابل است، پشنهاد کرد که «برای این مشکل چندین راه حل وجود دارد که یکی از آنها می‌تواند درجه بندی احزاب باشد».

«اسماعیل گرامی مقدم» در گفتگو با انصاف نیوز درباره‌ی موضع خود نسبت به این گفته که «شورای عالی سیاستگذاری نماد استبداد است» گفت: اینکه گفته شود شورای عالی سیاست گذاری عملکرد استبدادی داشته است می‌تواند نظر شخصی باشد ولی توهین آمیز است، از آن منظر که یک چنین برچسبی بیشتر جنبه تخریبی دارد تا انتقادی! حزب اعتماد ملی در مصوبه آبان ماه ۹۵ خود ضمن استقلال حزبی اعلام تعامل با شورای عالی سیاستگذاری را به تصویب رسانده است و اینجانب به عنوان سخنگوی حزب اعتماد ملی مدافع آن مصوبه هستم. ما نه تنها شورای عالی سیاست گذاری را نماد استبداد نمی‌دانیم بلکه شورای عالی سیاستگزاری را نماد دموکراسی می‌دانیم نماد خرد جمعی و عقل گرایی در جبهه اصلاحات است.

وی در ارزیابی عملکرد شورای عالی سیاستگذاری چهار انتخابات اخیر گفت: در هر کنش سیاسی مزایا و معایبی در روند رسیدن به هدف وجود دارد، رسیدن به هدف که پیروزی اصلاح طلبان بوده نشان دهنده‌ی آن است که مسیر طی شده به طور نسبی قابل قبول و قابل دفاع است. سیر تکامل وحدت بین اصلاح طلبان در سایه‌ی اهتمام و اعتماد مردم، این جریان را به پیروزی‌های خیره کننده‌ای هدایت کرده است. تخریب این سیر تکاملی ناسپاسی و بدور از خردورزی است. حال که ۴ پیروزی در انتخابات از سوی برخی میوه‌ی تلخ قلمداد شود پس میوه‌ی شیرین چیست؟ دیدگاه جناح اقتدارگرا نسبت به عملکرد شورای عالی اصلاحات هم همین است، شورای عالی اصلاح طلبان طی مسیر تکاملی خود میوه‌ی شیرینی از خود بجا گذاشته که کام اقتدار گرایان را ۴ سال است تلخ کرده و با بی‌تقوایی و بی‌انصافی علیه این نهادهای حاصل از خرد جمعی شورای عالی، تخریب را پیشه‌ی کار خود کرده اند.

گرامی مقدم درباره‌ی اشاره‌ی رسول منتجب نیا، قادم مقام حزب اعتماد ملی به ضعف‌هایی در شورای عالی سیاست گذاری، گفت: در هیچ کجا وقتی سیستمی عملکرد مثبت داشته آن را تعطیل نمی‌کنند، اگر مساله‌ای یا مشکلی وجود داشت صورت مساله را پاک نمی‌کنند، اگر فرد مورد نظر یک حزب یا یک فرد در لیست انتخاباتی جا نداشت دستور به انحلال تشکیلاتی نمی‌دهد که اتفاقا نتایج پیروزمندانه‌ای داشته است. اینجانب بر این باورم که حتما شورای عالی سیاست گذاری دارای نواقصی و کاستی‌هایی است اما راه حل آن تخریب شورای عالی نیست، تضعیف شورای عالی آب به آسیاب رقیب ریختن است، انحلال شورای عالی خواست جناح مقابل است. ما برای برطرف کردن نواقص باید راه حل ارائه دهیم. این درست است که احزاب دارای وزن یکسانی نیستند؛ برای این مشکل چندین راه حل وجود دارد که یکی از آنها می‌تواند درجه بندی احزاب باشد. اینکه گفته شود همین طور احزاب ائتلاف کنند و شورای عالی نباشد که ساز کار این ائتلاف را تعریف کند، این که می‌شود هرج و مرج، دوباره اختلاف، چند ائتلاف و از پیش روشن است ائتلاف‌های این چنینی جز شکست عایدی ندارد. تا مجلس یازدهم زمان کافی وجود دارد، شخصیت‌ها و احزاب پیشنهادهایی اصلاحی خود را ارائه کنند.

وی در پاسخ به این پرسش دیگری نسبت به اظهارات آقای منتجب نیا که «آیا به نظر شما جریان اصلاحات نیازی به رهبری دارد و این پیروزی‌ها در سایه‌ی رهبری‌ها به وجود آمده است؟»، گفت: همانگونه که کشور نیازمند رهبری است، جریانات سیاسی هم نیازمند رهبری هستند. اساسا هر تشکیلاتی ضرورتش مدیریت و رهبری است، در جبهه‌ی اصولگرا مادامی که رهبری منسجم داشتند موفق عمل می‌کردند و ما اصلاح طلبان نیز با ساز و کار شورای عالی سیاست گذاری در حقیقت رهبری را با خرد جمعی تعریف کرده‎ایم آقایان کروبی، خاتمی و موسوی دارای جایگاه رفیعی در میان اصلاح طلبان هستند، اینکه ما خود را از اکثریت مردم جدا کنیم و بگوییم شورای عالی نماد استبداد و ارتجاع است یعنی اکثریت رای دهندگان را مستبد و مرتجع خوانده‌ایم و خود را در جایگاه استبداد قرار داده‌ایم.


منتجب نیا امروز، منتجب نیا دیروز

در حالی که رسول منتجب نیا در روزهای اخیر گفته است که کسی حق ندارد خود را رهبر اصلاحات بداند، خود او در سالهای گذشته موضعی ۱۸۰ درجه برعکس را مطرح کرده بود.

او چند روز پیش در گفتگویی با خبرآنلاین گفته است:

«من اصلا رهبری هیچ فردی را –در جبهه اصلاحات- قبول ندارم. یعنی اگر از بنده بپرسند که شایسته ترین فرد بین اصلاح طلبان چه کسی است؟ ۳، ۴ نفر را نام می برم که یکی از آنها قطعا آقای خاتمی است. کمااینکه قبلا هم خود من پیشنهاد کردم که حدود  ۵ نفر دور هم جمع شوند و پدری کنند و نه رهبری. ببینید! من روی بحث فرد بحثی ندارم و نمی گویم که حسن باشد یا حسین بلکه می گویم که این تفکر رهبری اصلاحات یک تفکر ارتجاعی، استبدادی و فردگرایی است و با روح اصلاح طلبی کاملا مغایر است. … جناب آقای خاتمی، مرحوم آیت الله هاشمی، آقایانی که در حصر هستند و آقای عارف همگی شخصیت‌های بسیار ارزشمندی هستند ولی هیچکدامشان حق ندارند خودشان را رهبر منحصر به فرد اصلاح طلبان بدانند و انتظار داشته باشند که دیگران از آنها تبعیت کنند.»

شورای رهبری اصلاحات تشکیل شود

به گزارش انصاف نیوز، این در حالی است که او در ۲۵ مهر ۱۳۸۲، که در آن زمان عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز بود، در گفتگو با ایسنا خطاب به کسانی که یکی از موضع‌ خاتمی در آن زمان را مورد نقد قرار داده‌اند، گفته بود: «در این حالت ما چه فرقی با جناح رقیب داریم». او با یادآوری نقش کروبی و خاتمی در جریان اصلاحات گفت: «اگر جایگاه آنان را در هدایت اصلاحات پذیرفته‌ایم، باید در برابر موضع‌گیری‌های آنها که بعضا با دیدگاه‌هایی مخالفت دارد، یا سکوت کنیم و یا در موضع‌گیری‌های قبلی‌مان تجدیدنظر کنیم».

در ۰۸ مرداد ۱۳۸۸ نیز که چند سالی بود حزب اعتماد ملی به دبیرکلی مهدی کروبی تشکیل شده بود، در گفتویی درباره‌ی «پیشنهاد تشکیل شورای رهبری جبهه اصلاحات» از سوی حزب اعتماد ملی در آن مقطع به ایلنا گفته بود:

«تصمیم میرحسین موسوی برای راه‌اندازی یک تشکیلات جای خوشحالی دارد. مطالبات شکل گرفته مردم نیازمند هدایت و رهبری است و نباید مردم رها شوند لذا شخصیت‌های برجسته سیاسی باید این حرکت را مدیریت کنند. هر کدام از شخصیت‌های محوری اصلاحات مورد توجه قشر عظیمی از جامعه و به خصوص اصلاح‌طلبان هستند، لکن بخش زیادی از اصلاح‌طلبان و حتی افراد منصفی هم که به آنها وابستگی ندارند و در یک کلام اکثریت جامعه، به این شخصیت‌ها، یعنی کروبی، موسوی و خاتمی دلبستگی دارند. هر کدام از این سه شخصیت دارای جاذبه‌ها و شایستگی‌های بالایی در جامعه هستند. اگر هر کدام از این افراد به صورت انفرادی حرکتی را شکل دهند، آن حرکت نمی‌تواند فراگیری و شمول لازم را داشته باشد و از مدیریت مطالبات مردم ناتوان خواهد شد و حتی اگر نام جبهه نیز به خود بگیرد باز هم در قالب یک حزب و در عرض احزاب دیگر خواهد بود.  این سه شخصیت باید با تفاهم و همکاری یکدیگر مدیریت جریان اصلاحات را بر عهده گیرند. در قبل و پس از انتخابات نیز این تفاهم وجود داشت و در این راستا شاهد انجام برخی کارها مانند انتشار نامه‌های مشترک از سوی آنها بودیم و همانگونه که تاکنون به خوبی این جریان را رهبری کرده‌اند‌،‌ برای ادامه یافتن آن نیز باید بین آنها و گروه اصلاح‌طلب تفاهم باشد تا بتوانند جمع زیادی از گروه‌ها و حتی تشکل‌های غیراصلاح‌طلب را جمع کنند. لذا در این زمینه چاره‌ای نیست جز اینکه شورای رهبری اصلاحات حول محور خاتمی،‌کروبی و موسوی تشکیل شود. نباید شاهد تک‌محوری در جریان اصلاحات باشیم. یکی از شخصیت‌های اصلی اصلاحات مهدی کروبی است که دبیرکلی حزب فراگیری را بر عهده دارد، دیگری میرحسین موسوی است که نخست‌وزیر حضرت امام بود و بخاطر دوران مسوولیت خود و همچنین شهامت‌های وی پس از انتخابات اخیر، خاطرات خوشی از او در ذهن مردم وجود دارد ودیگری سید محمد خاتمی است که دو دوره مسوولیت ریاست جمهوری را بر عهده داشت و یکی از محبوب‌ترین چهره‌های جامعه است. اگر این سه شخصیت بتوانند با موفقیت، جریان اصلاحات را رهبری کنند، قطعاَ این جبهه شکل گرفته و حتی گروه‌های غیراصلاح‌طلب هم به آن می‌پیوندند و اعضای حزب اعتمادملی هم به این مساله اعتقاد کامل دارند».

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا