آیت الله صانعی درگذشت [+زندگی نامه]

آبت الله یوسف صانعی از مراجع تقلید شیعه امروز شنبه ۲۲ شهریور ماه درگذشت.
به گزارش انصاف نیوز دفتر آیتالله صانعی در بیانیهای به شرح زیر این خبر را تایید کرد:
إِنَّا للهِِ وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ
مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلاً(احزاب/۲۳)
در ایام شهادت حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) روح بلند آزاد مرد عرصه علم و اجتهاد، فقیه نواندیش، بقیه السلف شاگردان حضرت امام خمینی(سلام الله علیه)؛ حضرت آیت الله العظمی صانعی (قدس سره) به دیدار معبودش شتافت و کوله باری از غم و اندوه را بر دل مشتاقانش قرار داد.
او که ارادت زایدالوصفی به اهل بیت (علیهم السلام) و علوم آل محمد(صلی الله علیه و اله و سلم) داشت، بهترین ایام و اوقاتش مطالعه، تدریس و تألیف فقه و فقاهت بود و از این جهت آثار بجای مانده از ایشان سرمایهای ماندگار برای حوزههای علمیه، جامعه اسلامی و جوامع بشری خواهد بود.
ضمن عرض تسلیت به پیشگاه مقدس حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا فداء، ملت شریف و بزرگوار ایران، مراجع معظم تقلید و حوزه های علمیه، اعلام میدارد با توجه به وصیت آن عزیز سفر کرده، در ایام کرونا هیچگونه مراسم از تشییع و… برگزار نمی گردد.
- بیشتر بخوانید:
حکم آیت الله صانعی برای روزه در زمان شیوع کرونا
تعطیلی درس آیت الله صانعی در قم به خاطر کرونا
آیت الله صانعی: غیرمسلمان، کافر نیست
تماس تلفنی آیت الله صانعی با آیت الله شبیری زنجانی
تماس آیت الله صانعی با دختر میرحسین موسوی
زندگی نامه آیت الله صانعی
در سایت دفتر او در بخش زندگی نامه نوشته شده: آیت الله العظمى حاج شیخ یوسف صانعى، در سال ۱۳۱۶ ش، در خانواده اى روحانى در روستاى نیک آباد اصفهان ولادت یافتند. جدّ ایشان آیه الله حاج ملاّیوسف، از علماى پرهیزکار و وارسته زمان خود بودند. ایشان در فلسفه، از شاگردان میرزا جهانگیرخان و در فقه، از شاگردان آیه الله العظمى میرزا حبیب الله رشتى بودند. آن بزرگوار به میرزاى شیرازى بزرگ، رهبر نهضت تنباکو، دلبستگى فراوان داشته و از مروّجان وى بوده است. ایشان از آزادمنشى قابل وصفى برخوردار بودند و همواره در مقابل خوانین و زورمداران آن زمان، ایستادگى مى کردند.
پدرشان مرحوم حجه الاسلام آقاى شیخ محمدعلى صانعى نیز عالمى وارسته و روحانى زاهد و پرهیزکارى بودند و همواره ایشان را به فراگیرى علوم حوزوى فرا مى خواندند.
این گونه بود که او، در سال ۱۳۲۵ ش، وارد حوزه علمیه اصفهان شدند و پس از گذراندن دروس مقدمات و کسب فیض از محضر علماى آن حوزه، در سال ۱۳۳۰ ش، براى ادامه تحصیل، رهسپار حوزه علمیه قم شدند. استعداد زیاد و جدّیت فراوان ایشان، باعث شد که از همان زمان، در زمره طلاّب موفّق و مورد توجّه و علاقه بزرگان حوزه در آن زمان قرار گیرند. ایشان در امتحانات سطوح عالى حوزه در سال ۱۳۳۴ ش، رتبه اول را احراز نمودند و مورد تشویق مرحوم آیه الله العظمى بروجردى(قدس سره) قرار گرفتند.
از همین سال بود که با توجّه به ویژگیهاى منحصر به فرد درس خارجِ امام خمینى سلام الله علیه، در آن شرکت نموده، توانستند با نبوغ و جدّیت خود، تا سال ۱۳۴۲ به طور مستمر از حوزه درس اصول و فقه و مبانى مُتقن امام بهره برده، در زمره شاگردان برجسته ایشان قرار گیرند. حضور فعّال در درس خارج امام سلام الله علیه طى سالیان دراز و ممارست فراوان نسبت به فراگیرى مبانى و تحقیقات آن بزرگوار، اِشراف ایشان را بر دیدگاه هاى فقهى و اصولى امام را به درجه اى رساند که به تعبیر خودشان، در حدّ شعور مبانى بود و از حدّ صِرف دانستن، بالاتر.
آیه الله العظمى صانعى با سعى و اهتمام و توفیق الهى توانستند در ۲۲ سالگى به مرحله اجتهاد دست یابند.
ایشان علاوه بر سالها تلمّذ در حوزه درس امام، از محضر اساتید بزرگى چون: آیه الله العظمى بروجردى، آیه الله العظمى محقّق داماد و آیه الله العظمى اراکى ـ رحمهم الله ـ نیز بهره برده اند و از سال ۱۳۵۴، رسماً تدریس خارج فقه را با کتاب زکات در مدرسه حقّانى (شهیدین) شروع نمودند و تقریرات آن درس به قلم دو تن از شاگردانشان، موجود است.
جمع کثیرى از طلاّب و فضلا، با شروع درس خارج فقه ایشان، توانستند از حوزه درس وی استفاده کنند که اینک بسیارى از آنان، جزو محقّقان و پژوهشگران ارزنده حوزه اند و برخى نیز در حدّ اجتهاد هستند که در حوزه هاى علمیه اشتغال داشته اند و یا در اداره نظام جمهورى اسلامى، ایفاى وظیفه مى کنند.
فعالیتهای سیاسی آیت الله صانعی
اغلب مبارزات سیاسى و فعّالیتهاى انقلابى ایشان در قبل از پیروزى انقلاب اسلامى، تلاش در ابعاد فرهنگى و تبلیغاتى بوده است. این تلاشهاى ظلم ستیزانه، از طریق تبلیغ، سخنرانى، حضور در تظاهرات و راهپیماییها و صدور اعلامیه و بیانیه هاى سیاسى انجام مى گرفت.
بر اساس آنچه در جلد سوم کتاب اسناد انقلاب اسلامى منتشر شده است، نام و امضاى آیه الله العظمى صانعى، در ذیل حدود سى اعلامیه سیاسى و انقلابى به ثبت رسیده است که اولین آن، نامه اى است که پس از انتقال حضرت امام خمینى از ترکیه به نجف اشرف، از سوى علماى قم، خطاب به رهبر کبیر انقلاب نوشته شده است. تاریخ انتشار این نامه مهر ماه ۱۳۴۴ است. همچنین آخرین بیانیه اى که نام و امضاى ایشان و دیگر همراهان انقلاب در ذیل آن مى درخشد، اعلامیه اى است که در مخالفت با دولت بختیار، در تاریخ ۱۷/۱۰/۱۳۵۷ صادر شده است.
البته بدیهى است که تمامى اعلامیه هاى آن دوران، در کتاب مزبور نیامده است. مهم ترین بیانیه شدیداللحن علماى قم در قبل از انقلاب، درباره «خلع ید شاه از حکومت» است که به تأیید جمعى از فضلا و مدرّسان حوزه علمیه قم رسیده است و نام و امضاى آیه الله صانعى نیز در ذیل آن به چشم مى خورد.
موضوع اعلامیه مذکور، همچون سایر بیانیه هاى سیاسى آن دوران، بسیار حسّاس، خطرناک و به گونه اى بود که تنها انقلابیان واقعى و یاوران شجاع حضرت امام خمینى، جسارت امضاى آن را داشتند; چه اینکه بسیارى از آن اعلامیه ها، از دیدگاه حکومت پهلوى، جرمى نابخشودنى و مستوجب قتل بود. شاید ترس از همین عواقب خطرناک موجب گردید تا امضاى افراد معدودى از علما در ذیل اعلامیه «خلع شاه از حکومت» قرار گیرد.
سردمداران حکومت پهلوى، براى جلوگیرى از رشد فزاینده انقلاب اسلامى، همواره مى کوشیدند تا مسئله مرجعیّت امام خمینى را خدشه دار جلوه دهند و از آن طریق، در اذهان عمومى نسبت به صلاحیت علمى، سیاسى و مذهبى معظّم له خللى وارد کنند. از این رو، جمعى از علما و فضلاى حوزه هاى علمیه، از جمله حضرت آیه الله صانعى، بخشى از تلاش سیاسى و علمى خود را در خنثا کردن این توطئه حکومت پهلوى قرار دادند و در جهت تثبیت مرجعیّت امام خمینى، فعّالیت مى کردند.
در دیماه ۱۳۸۸ جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اعلام کرد که یوسف صانعی شایستگی تصدی مرجعیت ندارد. یوسف صانعی از جمله مراجع حامی جنبش سبز بهشمار میرفت که انتقادات تندی علیه دولت احمدینژاد ابراز کرده و دفاترش در برخی شهرها مورد حمله هواداران دولت قرار گرفته بود. از سوی دیگر صدور بیانیه پیرامون صلاحیت مراجع تقلید بیسابقه بهشمار میرفت. در اطلاعیه جامعه مدرسین آمده بود: «با توجه به پرسشهای مکرّر مؤمنان، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم براساس تحقیقات به عمل آمده در یک سال گذشته و پس از جلسات متعدد به این نتیجه رسیدهاست که ایشان فاقد ملاکهای لازم برای تصدّی مرجعیت است.




خداوند رحمت کند این عالم شریف را