بال گشودن در منطقه ممنوعه

علیرضا تابش، در یادداشتی با عنوان «بال گشودن در منطقه ممنوعه» در «اعتماد» نوشت: هنوز هستند مسوولان، کارشناسان و حتی منتقدانی که از «سینمای جشنوارهای»، در مقام صفتی نکوهیده استفاده میکنند؛ گویی این «سینمای جشنوارهای»، بخشی اضافه شده یا تحمیلی به بدنه سینمای ایران است و به شکل ارگانیک و طبیعی از دل این سینما بیرون نیامده است، این درحالی است که حتی اگر فروش و استقبال داخلی از فیلمهای تحسینشده در فضای جشنوارههای بینالمللی را بنا باشد ملاک بگیریم، سالها از زمانی گذشته است که موفقیت فیلمی در جشنوارههای بینالمللی، مترادف عدم موفقیت آن در گیشههای داخلی تلقی و…
تلاش میشد مدل کسب و کار این فیلمها در همان جوایز و تحسینها تعریف شود. اگر در اوج جنگ تحمیلی یعنی در مقطعی که رسانههای دنیا اخبار ایران را فیلتر میکردند، سینمای ایران پرچمدار فرهنگ و هنر بود؛ امروز هم در حلقه تنگ تحریمهای اقتصادی و سیاسی، حضور و موفقیتهای سینمای ایران در جشنوارههای جهانی پراهمیت است. همچنان فیلمهای ایرانی از چند نسل سینماگران ایرانی که رنگ و بوی فرهنگ ایرانی را میدهند در جشنوارههای بینالمللی فیلم حضور چشمگیر دارند و مورد اقبال و توجه قرار میگیرند. فیلمهایی که با کسب جوایز بینالمللی زنده بودن فرهنگ امروز ایران را نشان میدهد. موفقیت فیلم «متری شش و نیم» در جشنواره فیلم توکیو که جزو جشنوارههای الف جهانی و آسیایی محسوب میشود و همچنین توجه این جشنواره به فیلمهای ایرانی و تقدیر از امیر نادری فیلمساز نوگرا و پیشکسوت سینمای ایران حایز اهمیت است. اما در روزگار ما، مساله فقط نمایش فرهنگ و ارزشهای فرهنگی ایران در فضای بینالمللی، بلکه پرگشودن اثری سینمایی، در آسمان فرهنگ بینالمللی، دقیقا نشانگر قدرتنرم کشورمان، برای عبور از مرزهایی است که برخی در دنیا کوشیدهاند با سختترین ابزارهای ممکن از عبور محصولات ایرانی از آن مرزها جلوگیری کنند. منطقه ممنوعهای که فیلمهایی چون «متری شش و نیم»، با اهرم قدرت تکنیکی و غنای محتوایی به سادگی آنها را به سخره میگیرند و به شکلی چشمگیر بر فراز این منطقه ممنوعه به مانور قدرت میپردازند. این پرواز چیزی جز خلق تصویر در اذهان عمومی بینالمللی نیست، در جهان امروز سینماگران ایرانی تصویر درست و متفاوتی از کشورشان ثبت و منعکس میکنند. جشنوارههای فیلم محل دیدن و دیده شدن هستند و امکانی برای تفاهم کشورها برای تولید مشترک و عرضه و تبادل فیلم و رونق بازار صنعت تصویر است. درست است که با گسترش پلتفرمهای جدید عرضه و نمایش فیلم، بازاریابی سنتی در بازار فیلم با چالشهایی روبهرو شده است اما در این میان و با وجود تحریمهای همهجانبه کشورمان، کار پخشکنندگان ایرانی که به دنبال بازاریابی محصولات سینمای ایران هستند بسیار دشوار است. پخشکنندگان ایرانی با چالشهای اصلی نظیر بسته شدن راههای انتقال یا دریافت پول، ارسال مواد تبلیغی یا بستههای فیلم و… مواجه هستند. در این شرایط، نهادهای دولتی و حمایتی، وزارتخانهها و دستگاههایی نظیر وزارت صمت و وزارت امورخارجه، باید به سمت نقش جدیدی حرکت کنند؛ گرایشی که بتواند در حمایت از بخش خصوصی، نقش تسهیلگر برای پخشکنندگان و صادرکنندگان محصولات سینمایی و صنعت تصویر ایران را فراهم کند و به جای تزریق پول مستقیم یا حمایت کور برای عمیقتر کردن منحنی شوم تولید در سینمای ایران، پروازهایی از این دست را بلندتر، باشکوهتر و شگفتآورتر از امروز، ممکن کند.
انتهای پیام