ضرورت بالانس آرمانهای انقلاب با کشش نسل فعلی

شهاب الدین حائری در یادداشتی تلگرامی با عنوان «ضرورت بالانس کردن آرمانهای انقلاب با کشش نسل فعلی» نوشت:
در آیه ۶۵ سوره انفال ابتدا خداوند میفرماید: ای رسول، مؤمنان را بر جنگ ترغیب کن که اگر بیست نفر از شما صبور و پایدار باشند بر دویست نفر غالب خواهند شد و اگر صد نفر بوده بر هزار نفر از کافران غلبه خواهند کرد، زیرا آنها گروهی بیدانشند.
اما در آیه بعد با توجه به واقعیت و توان مسلمان چنین میفرماید: اکنون (پس از جنگ بدر) خدا بر شما تخفیف داد و معلوم کرد که در شما ضعف (ایمان) راه یافته، پس اگر صد نفر از شما صبور و پایدار باشند بر دویست نفر و اگر هزار، بر دو هزار آنان به اذن خدا غالب خواهند شد، و خدا با صابران است.
همین مسلمین که گاه ایمانشان هر یکی را برابر ده نفر مینمود وبعدا با پیدایش ضعفهایی یک به دو شدند در زمان امیر مومنان یعنی یعنی حدود ۴۰ سال پس از ان سالها کار بجایی میرسد که امیر مومنان به کوفیان واصحاب خود میگوید کاش معاویه میپذیرفت ده نفر از شما را بدهم ویکی از یاران او بستانم.
عوامل مختلفی نظیر ضعف در ایمان متولیان امر و گرایش به بی عدالتی ایشان و ضعف در مدیریت و بر ملا شدن چپاولهای بیت المال و….بصورت طبیعی موجب شده در حدود ۴۰ سال پس از انقلاب نیز ایمان وباور مردم به اسلام وانقلاب با افت شدیدی روبرو شود.
داب وعادت امیرمومنان واقع گرایی وبیان صریح ضعفهاست. (۱)
به هر حال با آن مردم میشد کارهایی کرد که با این مردم نمیشود لذا بجاست با پذیرش ضعفهای خودمان که به ضعف مردم در ایمان به حاکمیت و روحانیت انجامیده به نحوی به قدر توان فعلی مردم آرمانهای انقلاب همگون و بالانس شود زیرا خداوند تکلیف را بقدر آنچه داده طلب مینماید.
لایکلف الله نفساالا ما اتاها.
_______
۱) امام علی(ع) در خطبه شصت و نهم نهج البلاغه در ملامت و مذمت بعضى از یارانش فرموده است: «چه اندازه با شما مدارا کنم! همچون مدارا کردن با شتران نوبارى که از سنگینى بار پشتشان مجروح گردیده و همانند جامه کهنه و فرسودهاى که هرگاه از جانبى آنرا بدوزند از سوى دیگر پاره مىگردد. هرگاه گروهى از لشکریان شام به شما نزدیک مى شوند هر یک از شما در را به روى خود مىبندید و همچون سوسمار در لانه خود مىخزید و همانند کفتار در خانه خویش پنهان مىگردید. به خدا سوگند! آن کس که شما یاور او باشید ذلیل است و کسی که با شما تیراندازى کند همچون کسى است که تیرى بى پیکان به سوى دشمن رها سازد. به خدا سوگند!جمعیت شما در خانهها زیاد و زیر سایه پرچمهاى میدان نبرد کم. من مىدانم چه چیز شما را اصلاح مىکند ولى اصلاح شما را با تباه ساختن روح خویش جایز نمى شمرم، (۱) خدا نشانه ذلت را بر چهرهها و پیشانى شما بگذارد! و بهرههاى شما را نابود سازد. آن گونه که به باطل متمایل و به آن آشنائید به حق آشنائى ندارید و آن چنان که در نابودى حق مىکوشید براى از بین بردن باطل قدم برنمىدارید.»
انتهای پیام