پایداری یک گام تا انحلال؟!
به گزارش انصاف نیوز، فائزه عباسی در روزنامه ی آرمان نوشت: دولت احمدینژاد، نقطه آغاز موجودیتشان بود یعنی از مجلس هشتم با روی کارآمدن دولت نهم تنها بهعنوان حامیان رئیسجمهور قبل شناخته میشدند اما در مجلس نهم زیر چتر آیتا… مصباحیزدی جمع شدند و با رویکرد حمایت از احمدینژاد با لیست جبهه پایداری در انتخابات سال ۹۰ مجلس شورای اسلامی شرکت کردند. حمید رسایی و مهدی کوچکزاده از یکسو و مرتضی آقاتهرانی و روحا… حسینیان از سوی دیگر که اساس این جبهه را بنیان گذاشتند در نهمین انتخابات مجلس به آنچه میخواستند دست پیدا کردند که البته با توجه به حمایت دولت وقت از این تشکل و شرایطی که در آن سال وجود داشت پیروزی آنها در انتخابات چندان دور از ذهن نبود. در هر صورت این جبهه به صورت رسمی در میان اصولگرایان شناخته شد و به قطعیت میتوان گفت با اتکا به حمایتهای دولتهای نهم و دهم توانست رشد کند. هرچند پس از تغییر دولت دهم و روی کار آمدن دولت اعتدال این جبهه خواست همچنان قدرتنمایی کند و خود را در عرصه حفظ نماید اما واقعیت آن است که اساسا احزابی که با کمک دولت در عرصه پدید میآیند بعد از محو شدن منشأ قدرتشان نیز رو به افول میگذارند.
اعضایی که دیگر عضو نیستند
بعد از مرداد ۹۲ مخالفتهای پایداریها با دولت شدت و حدت بیشتری پیدا کرد، از احضار وزیر گرفته تا کلید زدن استیضاحها، پخش شبنامه در صحن هم که جای خود داشت، با این تصور که اگر چهره دولت خدشهدار شود قدرت آنها افزایش مییابد و دیگر نگرانی بابت رئیس نبودن احمدینژاد یا نزدیکان او وجود نخواهد داشت. اما واقعیت به گونهای دیگر پیش رفت چراکه کندی دولت در پیشبرد مسائل مستقیم به پای آنها نوشته شد. شاید کمتر کسی باشد که با بردن نام حمید رسایی به یاد جبهه پایداری نیفتد، اما در شرایطی که اغلب منتسبان به پایداری عضویتشان را در این جبهه تکذیب میکنند حمید رسایی نیز به آرمان از پایداری نبودنش میگوید. او عنوان میکند: «من پیش از انتخابات مجلس نهم از تشکیلات جبهه پایداری خارج شدم هرچند علاقه بسیاری به آنها دارم و اعضای آن را افرادی مقید میدانم اما در ساختار جبهه پایداری نیستم. نه در جلسات آنها شرکت میکنم و همانطور که وقتی میبینم رهروان کار درستی را انجام میدهد از آنها دفاع میکنم، رفتارم در برابر جبهه پایداری نیز به همین منوال است». این تکذیب عضوبودن در جبهه پایداری تنها به رسایی محدود نشد. وقتی «آرمان» به سراغ اعضای دیگر این جبهه مانند کوچکزاده رفت او نیز در یک جمله عنوان کرد که من عضو پایداری نیستم و رسما از آن استعفا دادهام. موسویلارگانی نیز که پیش از این اسم او در لیست پایداری مشاهده میشد به «آرمان» گفت که نهتنها عضو این جبهه نیستم بلکه به هیچ عنوان موافق تفکر و رویکرد آنها نیز نمیباشم. از آنجایی که حسین طلا و اسماعیل کوثری نیز پیش از این پایداری بودن خود را تکذیب کرده بودند بیاختیار این سوال پیش میآید که پس چه کسانی جبهه پایداری را تشکیل میدهند؟
رسایی و کوچکزاده استعفا ندادهاند
مرتضی آقاتهرانی و روحا… حسینیان از شاخصترین چهرههای پایداری هستند اما هیچکدام از آنها حاضر نشدند با «آرمان» در این مورد صحبت کنند. براین اساس گفتوگویی کوتاه با بیژن نوباوه داشتیم که میخوانید:
چرا اعضای پایداری استعفا میدهند؟
من چنین چیزی نشنیدهام، مثلا چه کسانی؟
رسایی، کوچکزاده و … گفتهاند دیگر عضو جبهه پایداری نیستیم.
خب آنها نیستند ولی ما هستیم. ما بودیم و تا آخر نیز خواهیم بود؛ آرمان ما که تغییر نکرده است.
با این تفاسیر آینده پایداری را چگونه میبینید؟
الان زود است بگوییم چه میشود چراکه تغییر خاصی وجود نداشته که بخواهیم درمورد آینده آن نظر دهیم ولی جبهه پایداری بر اساس شاخصهایی که بهوجود آمده و همچنان این شاخصها وجود دارد حال در این میان ممکن است با سلیقه برخی افراد جور در نیاید.
یعنی جبهه پایداری در جلسات وحدت اصولگرایی شرکت میکند؟
بله، پایداریها هم در این وحدت حضور دارند. جلسات در سطح هیاترئیسه است و از آنجایی که وحدت اصولگرایی میان طیفهای مختلف فعال اصولگرایان است ما نیز شاخهای از این طیفها هستیم.
شما معتقد هستید اعضای پایداری ریزش کرده است؟
من چیزی ندیدم، شما میگویید.
اگر این ریزش وجود داشته باشد پایداری دوباره عضوگیری خواهد کرد؟
عضوگیری نیست و این جبهه همیشه در مجلس هست و افرادی میآیند و میروند به هر حال.
یعنی هیچ بحثی وجود ندارد؟
نه، باور کنید من اولینبار است که از زبان شما میشنوم پیش از این نیز افرادی مثل آقای رسایی و کوچکزاده عصبانی شده بودند اما چیزی ندیدیم.
یعنی آقای رسایی و کوچکزاده استعفا ندادهاند؟
نه من اصلا چنین چیزی ندیدم.
هر جبههای مقطعی دارد
قاسم جعفری از دیگر نمایندگان نزدیک به جبهه پایداری است هرچند اسم او در لیست پایداری وجود داشت اما وی با بیان اینکه چون در این جبهه حضور ندارم دقیقا خبر ندارم، عنوان کرد: احزاب در کشور ما حالت مقطعی دارند بدین معنا که بر اساس زیرساختهای قوی شکل نمیگیرند و همین امر موجب میشود برای اهدافی پدید آیند و بعد احساس کنند که دیگر آن شرایط وجود ندارد، منحل شوند. یا در برخی مواقع دلیل انحلال یک حزب یا جبهه رسیدن به اهدافشان است که دیگر نیازی به بودن آن نیست. قاسم جعفری ادامه میدهد: من چون عضو این تیم نیستم و هیچوقت هم نبودهام اما بهعنوان یک رفتارشناس حزبی میگویم بسیاری از این تشکلها برای اهداف کوتاهمدت یا میانمدت تعریف شدهاند که یا انحلال برای آنها پیش آمده است یا خود منحل کردهاند اما اینکه واقعا انگیزه اعضای این جبهه از کنارهگیری چه بوده است، نمیدانم. این نماینده نزدیک به اعضای پایداری به این پرسش که آیا دوره جبهه پایداری درحال تمامشدن است، گفت: بستگی دارد مرامنامهشان بر چه اساسی بوده است اما شاید دلیل رفتار امروز برخی اعضا، این باشد که هجمهها نسبت به این جبهه افزایش پیدا کرده است. ناگفته نماند احزابی که از حمایتهای نهادهای قدرت برخورددار هستند قطعا با مشکل مواجه میشوند.
انتهای پیام
