کدام واقعیت دارد، جاسوسی یا ناسپاسی؟
چند روز پیش مراسم بزرگداشت «ریچارد نلسون فرای» ایرانشناس آمریکایی لغو شد و به پس از دفن او موکول شد؛ دفنی که طبق وصیت او می بایست در کنار زاینده رود انجام میشد اما خود مساله ساز شده است.
به گزارش انصاف نیوز، حالا حدود دو ماه از مرگ فرای می گذرد و دولت در مقابل اقلیتی هوچی گر و افراطی نتوانست زمینه ی دفن را مهیا کند؛ اتفاقی که حداقل دو رییس جمهور در دوره های خود با آن موافقت کرده اند.
تاکنون غیر از اقلیتی که قدرت رسانه ای دارد، هیچ مرکز علمی یا مرجع صاحب صلاحیتی درباره ی فرای نظری منفی نداشته است و دولت کنونی نیز بر اهمیت دفن فرای در اصفهان، در چهره ی ایران در خارج کشور تاکید دارد، اما تعلل دولتی ها در این زمینه مشهود به نظر می رسد.
جواد نظری مقدم در این باره در صفحه ی شخصی خود نوشت:
«کسی از مرحوم پروفسور “ریچارد فرای” خبری دارد؟ جسد ایشان در سردخانه است یا اینکه بالاخره در زیر خروارها خاک آرمیده؟ خاک ایران را که سرمه چشمان می کرد و عاشقش بود بر سر و جسم بی جانش ریختند یا اینکه خاک غفلت همچنان بر سر برخی مسوولین بزدل و مذبذب ماست؟!
خدایش رحمت کناد که ایران و ایرانی مدیونش بود و هست و خواهد بود.
علی اکبر دهخدا “ایران دوستش” نامید و خدایان ده، “جاسوس” و “زباله غربی”!
پیش و بیش از سینه چاکان از نام “خلیج فارس” دفاع می کرد و حاضر بود جان هدیه کند از برای ایران.
مرحوم مطهری در “خدمات متقابل اسلام و ایران” و دیگران، شخصیتش را ستودند و از آثارش بهره ها بردند
و ما پیش از آنکه بمیرد جانش را ستاندیم و گورش را کندیم و کفنهاش نمودیم. چرا که جاسوسش خواندیم. آری او از همان روزی که جاسوسش خواندند مُرد.
روزنامه جوان در اعتراض به دفن او در اصفهان نوشت در صورت تحقق چنین امری مسوولین دولت قادر نخواهند بود یک “گردان نیروی ویژه” را مامور جلوگیری از نبش قبر او کنند.
آری باید او را نبش قبر کنند چرا که او همچون برخی دیگر از ایرانشناسان نامی، ایران را نبش قبر کرد و از قبرستان تاریخ بیرون کشید. فرای یکی از آنان بود که چهره گرد و غبار گرفته ایران را از دل تاریخ بیرون کشید و غبارها از آن زدود و از درخشش تمدن اسلامی سخن میگفت. زیبایی های ایران قبل و بعد از اسلام را او روایت می کرد و ایران را بهتر از هر ایرانی به ایرانی و انیرانی شناساند و از داد و ستد اسلام و ایران و ایران و اسلام سخن ها راند.
ایرانی حق ناشناس و ناسپاس نبوده و نیست! ولی اینگونه مزدش داد! دادنی!
و آنچه ناگوار است آنکه در در سال های آخر عمر در قالب نامه ای چنین بیان کرد:
من جاسوس نیستم، ایرانی ها مرا خوب می شناسند …»
انتهای پیام