محمود صادقی: روحانی مصالح ملی را در نظر گرفت و همه چیز را به آتش نکشید

آرمان ملی نوشت کتاب «بدون دود آتش و خون» روایت اقدامات روحانی و مردان دولت او در سال‌های بعد از تحریم ترامپ است. تحریم‌های سنگینی که ترامپ به اروپایی‌ها وعده داده بود ظرف کمتر از چند ماه موجب در هم شکستن ایران خواهد شد. دولت روحانی در آن زمان به سلسله اقداماتی دست زد تا بتواند در برابر تروریسم اقتصادی آمریکا که اگرچه موجب جهش تورم از حدود ۸ درصد به مرز‌های ۵۰ درصد شد و چاقو را بر قلب خود زد به طوری که تورم کمر مردم را شکست، امروز ایران باقی ماند و ترامپ از ساختار تصمیم‌گیری آمریکا حذف شده است. با این وجود بی‌مهری در ارتباط با دولتی که تقویت کشور را به از بین رفتن محبوبیت رئیس دولتش ترجیح داد، چنان زیاد است که تمام ناکامی‌ها حتی ناکامی‌های یک سال اخیر به دولت قبل و به عبارت بهتر به جهانگیری و روحانی منتسب می‌شود. «آرمان ملی» با بهانه انتشار کتاب «بدون دود و آتش و خون» با محمود صادقی فعال سیاسی اصلاح‌طلب به گفت‌وگو پرداخته است. صادقی معتقد است کتاب بدون دود آتش و خون روایت روز‌های دولتی است که همه چیزش را داد تا تروریسم اقتصادی ایالات متحده نتواند در برابر تهران به پیروزی دست یابد.

کتاب بدون دود و آتش و خون در شرایطی منتشر شد که دیگر حسن روحانی رئیس‌جمهور نیست و این کتاب از سوی نزدیکان وی منتشر شده است. این کتاب واکنش‌هایی را به‌همراه داشت. انتشار این کتاب را در پاسخ به سؤالاتی که در مورد عملکرد روحانی وجود دارد، چگونه ارزیابی می‌کنید؟

کلیت کتاب در ارتباط با جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران در دولت دوم آقای روحانی است. اقدامی که ترامپ آن را فشار حداکثری بر ایران نامید. به عبارت بهتر این کتاب نگارشی در ارتباط با تجربه‌های دولت آقای روحانی در ارتباط با تحریم‌هاست. دولت دوازدهم در زمانی که در قدرت قرار داشت، با دو محدودیت در بیان حقایق روبه‌رو بود؛ یکی اینکه دولت دوازدهم نمی‌خواست در برابر آمریکا مطلبی را مطرح کنند تا تأثیر تحریم‌ها مشخص شود و آمریکایی‌ها از آن سوءاستفاده کنند. از بعد دیگر هم اینکه دولت وقت تحت فشار داخلی قرار داشت و اگر در آن شرایط برخی نکات بیان می‌شد، هجمه رسانه‌ای رقبا علیه دولت افزایش می‌یافت. از این رو دولت آقای روحانی مصالح ملی را در نظر گرفت، در بسیاری از موارد سکوت می‌کرد و در مواردی هم که تصمیماتی در سطح حاکمیت گرفته می‌شد، آن تصمیمات را متوجه دولت می‌کردند و دولت هم در آن شرایط نمی‌توانست حقایق را بگوید. یکی از این موارد تصمیم در افزایش قیمت بنزین بود که فقط توسط دولت اتخاذ نشد اما در تبلیغات رسانه‌ای جناح مخالف دولت وقت، هزینه آن تصمیمات را متوجه دولت دوازدهم و شخص رئیس‌جمهور کردند. به خصوص بعد از برخی حوادث که نمایندگان مجلس رسما گفتند دولت روحانی بیش از یک سال دوام نخواهد آورد.

پس شما معتقدید هرچند تصمیم به گرانی بنزین فقط از طرف دولت نبوده اما برخی تلاش داشتند تنها دولت را عامل گرانی بنزین اعلام کنند؟

بله. جناح رقیب آقای روحانی یک جنگ رسانه‌ای علیه دولت راه انداخته بود. به‌خصوص بعد از خروج ترامپ از برجام که نمایندگان مجلس رسما اعلام کردند دولت یک سال بیشتر دوام نخواهد آورد. در آن زمان جنگ روانی گسترده‌ای را علیه دولت وقت آغاز کردند اما رئیس‌جمهور و وزرا مجبور بودند در بسیاری از موارد به دلیل اینکه موضوعات محرمانه بود و نمی‌خواستند آرامش جامعه هم به‌هم بخورد سکوت کنند. یکی دیگر از این موارد بحث‌های مربوط به اف ‌ای تی اف بود که بحث‌های مربوط با تحریم‌ها بیان نمی‌شد و در نهایت در جلسات غیر علنی رئیس کل بانک مرکزی برخی نکات را به نمایندگان مجلس اعلام می‌کرد. تحرکاتی از سوی کاسبان تحریم برای جلوگیری از به نتیجه رسیدن برجام وجود داشت که بسیاری از آن تحرکات در آن زمان قابل بیان نبود. چون مجموعه دولت در آن زمان از راه‌های مختلفی برای دور زدن تحریم‌ها استفاده می‌کرد که جنبه محرمانه داشت و نباید عملا به مخالفان برجام و کاسبان تحریم پاسخ می‌داد. تمام‌ این محدودیت‌ها مانع بیان حقایقی از سوی دولتمردان می‌شد. در نتیجه این موارد بود که مشاهده کردیم دولت روحانی در افکار عمومی جایگاه قبلی را نداشت و شخص رئیس‌جمهور هم در بعد از تحریم‌ها محبوبیت سابق را از دست داد. اما در حال حاضر با توجه به گذشت زمان تیم آقای روحانی تصمیم گرفته است که در ارتباط با بخشی از این موارد اطلاعاتی را منتشر کند.

این گونه اطلاع‌رسانی از شرایطی که دولت دوازدهم با آن روبه‌رو بوده آن هم بعد از گذشت حدود یک سال از اتمام کار آن دولت، طبیعی است؟

اطلاعاتی که در آن بازه زمانی به هر علت منتشر نشده، در زمان مناسب فعلی برای تنویر افکار عمومی منتشر شده است. در بسیاری از کشور‌ها نیز همین گونه است. عموما محدودیت‌ها فرصتی برای بیان حقایق ایجاد می‌کند ضمن اینکه تجربیات زیادی نیز در آن زمان به دست آمده که می‌تواند برای دولت فعلی مفید باشد. از این منظر حق همه دولت‌هاست که در ارتباط با سؤالاتی که افکار عمومی از آنها داشته و نتوانسته‌اند در آن زمان پاسخ آن را بدهند، بعدها پاسخ دهند مگر اینکه آن مطالب طبقه‌بندی شده باشد و نشر آنها از نظر قانونی ممنوع باشد.

اگر ناگفته‌ها محرمانه نبود، روحانی و جهانگیری می‌توانستند در همان زمان اطلاعاتی را در ارتباط با آن مطرح کنند؟ و آیا اطلاع‌رسانی در ارتباط با عواملی که موجب تضعیف دولت روحانی شد در حال حاضر نوشدارو بعد از کشتن سهراب نیست؟

در هر صورت اکنون تیم دولت دوازدهم تصمیم گرفته که در ارتباط با مشکلات سخن بگوید. البته آقای روحانی و جهانگیری می‌توانستند با در نظر گرفتن محدودیت‌ها بخشی از سؤالات جامعه در آن زمان را پاسخ گویند با این وجود محدودیت‌های رئیس‌جمهور و معاون اول در دولت قبل را باید درک کرد. روحانی کسی نبود که به‌خاطر یک دستمال قیصریه را به آتش بکشد. ضرب المثلی وجود دارد که بر مبنای آن مادر و دایه مشخص می‌شوند. وقتی که مادر و دایه در آن داستان دعوایشان می‌شود مادر اصلی به نفع دایه کوتاه می‌آید. تعهدی که دولت قبل به انقلاب و نظام داشت موجب شد که از خیر مسائل سیاسی بگذرد و مطالبی که خواست جامعه بود را بیان نمی‌کردند تا به اصل انقلاب و نظام ثلمه‌ای وارد نگردد.

با در نظر گرفتن پیشینه آقای روحانی این استدلال را اعلام می‌کنید یا اینکه فکر می‌کنید هر دولتی در آن زمان در قدرت قرار گرفته بود همان رویه روحانی را در تنویر افکار عمومی در نظر می‌گرفت؟

البته که سابقه آقای حسن روحانی در این تصمیم‌گیری مؤثر بوده است اما نمی‌توان اعتقاد روحانی به اصل نظام را هم به هیچ وجه زیر سؤال برد اما روحانی می‌توانست برخی از مطالب را بیان کند. برخی از مطالب اگر در بازه زمانی که باید مطرح شود مطرح نشود، قابلیت اثر‌گذاری ندارد اما از نظر تاریخی قطعا تأثیر دارد. در فقه و اصول هم علما مسأله‌ای را دارند که تحت عنوان تأخیر بیان از وقت حاجت از آن یاد می‌کنند. یعنی آن زمانی که نیاز به بیان است باید گفت. در معنای دیگر در زمانی که وقت بیان لازم است باید اعلام شود در غیر این صورت بیان؛ عقلا امری ناپسند است. از این جهت اگر نکته‌ای در ارتباط با تکالیف مردم است باید در زمان خود بیان می‌شد. در خصوص دولت قبل نیز همین طور است آقای روحانی باید در زمانی که نیاز بود مطالب را بیان می‌کرد.

پس روحانی با رسانه‌ای کردن این موارد آن هم در زمانی غیر از موقعیتی که باید اعلام می‌کرد به دنبال نفعی برای جایگاه خود در جامعه نیست؟

در هر صورت اعلام این موارد در حال حاضر فایده‌ای ندارد و اگر در زمانی که فشار‌ها بر روحانی بود، سخن می‌گفت و حتی بخشی از این موارد را بیان می‌کرد، برای دولتش سود داشت. البته در آن زمان روحانی و جهانگیری را متهم می‌کردند که تنها در ‌اندیشه حفظ دولت هستند.

اتفاقا این تحلیل هم می‌تواند واقعی باشد. بسیاری در آن زمان هم به روحانی و هم به اصلاح‌طلبان برچسب استمرارطلب به جای اصلاح‌طلب می‌زدند.

بله در خاطر داریم که بسیاری از منتقدین دولت و اصلاح‌طلبان از این واژه در مورد روحانی و جریانی از اصلاح‌طلب که در درون قدرت حضور داشتند، تحت همین واژه استمرارطلب و قدرت طلب یاد می‌کردند. جریانی که به هر اقدامی دست می‌زدند که مغضوب قرار گیرند. حتی برخی در آن زمان می‌گفتند روحانی و جهانگیری سکوت کرده‌اند تا صلاحیت آنها مورد شبهه قرار نگیرد. این مورد هم دور از واقعیت نیست. بسیاری از نمایندگان فعلی هم با لحاظ شرایط، سخنی نمی‌گویند.

درطول یک سالی که از عمر دولت گذشته، بسیاری از ناکامی‌ها را به مجلس یا دولت قبل مربوط می‌دانند. این نوع رویکرد تا چه میزان از سوی بدنه دولت مورد پذیرش است؟

این مورد خصیصه همه دولت‌هاست. متأسفانه متداول است که همه دولت‌ها بخشی از ناکامی‌های خود را به دولت قبل متصل می‌کند. این مورد البته دیگر در افکار عمومی جایگاهی ندارد. آقای رئیسی از یک طرف دولت خود را دولت قوی می‌داند که به جنگ مشکلات کشور آمده اما اعلام این مواضع که فلان ناکامی دولت به علت کوتاهی دولت قبل است؛ موجب می‌شود مردم عملا دولت را ناکارآمد بدانند. آقای رئیسی آقای روحانی را در مناظره‌های سال ۱۳۹۶ محکوم کرد که چه زمانی ناکامی‌های خود را به قبل متصل نخواهید کرد! اما در حال حاضر می‌بینیم که دولت‌ در پاسخ به خبرنگاران ناکامی‌ها را به دولت قبل متصل می‌کنند. حتی برخی از ناکامی‌ها فراتر از دولت قبل به جنگ اوکراین حواله می‌شود. البته اینکه مسأله جنگ اوکراین بر نرخ مواد غذ‌ایی تأثیر منفی گذاشته بر کسی پوشیده نیست در جهان همه چیز به هم پیوسته است.

دولت تصمیم گرفته قیمت‌ها را واقعی کند تا پدیده فساد و دلالی را حذف کند. این اقدام دولت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

دولت در زمینه واقعی کردن قیمت‌ها اقداماتی را انجام می‌دهد و اعلام کرده با حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی از توزیع رانت جلوگیری کرده است اما از سوی دیگر به نظر می‌رسد کفگیر دولت به ته دیگ خورده است. دولت اعلام کرد که تنها چهار کالا با افزایش قیمت روبه‌رو خواهــد شد و هزینــه آن افزایش را هـــم به مردم داد و یارانه‌ها را چند برابر کرد اما اتفاقی که افتاد آنی بود که همه دیدند و همه کالا‌ها با افزایش قیمت روبه‌رو شد. این درحالی است که دولت می‌توانست با مردم سخن بگوید که این جراحی لازم است و ممکن است که قیمت‌ها بالا برود. یا اینکه همین حالا به مردم اعلام شود که در نتیجه جراحی اقتصادی که صورت گرفته کالا‌ها با افزایش قیمت روبه‌رو شده و این افزایش قیمت ناشی از تصمیمات دولت است.

ارز۴۲۰۰ تومانی تا چه میزان فساد داشت که دولت برای حذف آن فساد از ساختار اقتصاد حتی محبوبیت دولت سیزدهم را قربانی کرد؟

بنده در مجلس به دنبال همین مبحث بودم که فسادی که در این ارتباط اعلام می‌شود را پیدا و از منظر قانونی با آن برخورد کنم اما مقداری از رانت برای تأمین‌کننده بود و بقیه به نوعی به مردم می‌رسد. به این شکل که دولت ارز کالای اساسی را تأمین می‌کرد. بدون دود و آتش و خون نیز دقیقا به این مورد اشاره دارد ارز ۴۲۰۰ تومانی برای این پایه‌گذاری شد که تروریست اقتصادی که آمریکا علیه ایران طراحی کرده بود؛ خنثی شود. در آن مقطع اگر ارز ۴۲۰۰ تومانی به کالاها داده نمی‌شد قیمت‌ها به سمت ونزوئلایی شدن پیش می‌رفت. در این معنی که مردم باید با گونی پول حمل می‌کردند تا یک کیلو سیب زمینی بخرند اما دولت روحانی این مورد را کنترل کرد. اما هم اکنون آن اقدام دولت که از ونزوئلایی شدن اقتصاد جلوگیری کرد، به چماقی در دست دولت تبدیل شده تا دولت روحانی را منکوب کنند. دولت روحانی با آن تصمیم مهم تنها ۵۰ درصد تورم ایجاد کرد اما دولت فعلی با یک تصمیم اقتصادی عملا تورم فعلی را به وجود آورده است.

انتهای پیام

بانک صادرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا