منتقدان وزارت علوم و استانداردهای چند گانه

«آیا صحیح است که یک وزارتخانه به دلیل بازگرداندن دانشجویان ستاره داری که بنا بر ادعای سالهای قبل همین استیضاح کنندن، “هیچ گاه وجود نداشته اند”، امروز که مشخص شده وجود دارند، مورد توبیخ و بازخواست قرار بگیرد؟»
سید روح الله ساداتی در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
آن چه که این روزها از فضا سازی برخی از مجلسیان به گوش می رسد تلاش گسترده ی طیف خاصی از نمایندگان بر علیه وزیر علوم با هدف عزل ایشان از این سمت است. محمد مهدی زاهدی از مخالفان اصلی طرح استیضاح که خود روزی سکان دار این وزارت خانه بود در گفتگو با فارس دلایل طرح استیضاح را “احتمال کاهش رشد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، علمی ایجاد شده در دوره های قبل” عنوان کرده و افزود نمایندگان نگران این مساله هستند که شاید برخی از حرکات وزارت علوم این رشد همه جانبه را متوقف کند.
مقتدایی، دبیر کمیسیون آموزش مجلس نیز دلایل سه گانه استیضاح را ” فرآیند انتخاباتی تعیین روسای دانشگاهها ، بازگشت دانشجویان ستاره دار و طرح مساله ۳۰۰۰ بورسیه بدون گذراندن روال قانونی ” عنوان کرد.
آقای مقتدایی در حالی موضوع بازگرداندن دانشجویان ستاره دار را به عنوان یکی از دلایل اصلی استیضاح بر می شمرد که تا سالیان سال اصل وجود چنین عنوانی تکذیب می شد.
محمد مهدی زاهدی در ۵ خرداد ۱۳۸۸ ضمن تکذیب وجود دانشجویان ستاره دار در گفت و گو با خبرگزاری ایسنا گفته بود: “تاکنون هیچ دانشجویی به خاطر وجود این علامت در کارنامه اش از ادامه تحصیل محروم نشده است.” و درجای دیگر در همان مصاحبه گفت: “دلیل درج این دو ستاره در کارنامه ی پذیرفته شدگان تنها برای آگاهی و توجه بیشتر آنان و به قولی نصیحت پدرانه است”.
رییس وقت کمسیون آموزش مجلس، آقای عباسپور نیز در جای دیگر در تاریخ ۲۲ شهریور ۱۳۸۸ گفته بود: “هیچگاه ستاره دار نداشته ایم و در کنکور ارشد امسال (۱۳۸۸) ممکن است تنها ۱۰ نفر وجود داشته باشند که مشکلاتی در حوادث اخیر ایجاد کرده باشند اما ستاره دار نیستند”.
مدیرکل وقت بخش حقوقی سازمان امور دانشجویان، آقای شمسیان نیز در ۱۸ آذر ماه ۹۱ گفته بود: “در حال حاضر حتی یک دانشجوی ستاره دار نداریم”.
در اظهاراتی کاملا متفاوت، قاسم جعفری سخنگوی کمسیون آموزش و تحقیقات مجلس و  از فعالان آماده سازی طرح استیضاح، ۸ تیر ماه ۹۳ در گفتگو با خبرگزاری فارس گفت: بر‌ اساس احکامی که در این زمینه وجود داشت این دسته از دانشجویان (دانشجویان ستاره دار!) نمی‌توانستند به دانشگاه‌ها بازگردند”.
گذشته از اینکه آیا بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی می توان کسی را به دلیل داشتن اندیشه های هر چند ناصواب سیاسی از حق تحصیل محروم کرد یا خیر؟، یا اینکه این فرایند بر مبنای حکم کدام مرجع قانونی صورت پذیرفته است؟، و آیا اصولا وزارت علوم حق دارد راسا در این باره تصمیم بگیرد و هزینه ای به نظام سیاسی وارد کند؟، اما سوال این است که این تناقض آشکار در گفتمان مخالفان دولت آیا دلیلی بر وجود استانداردهای دوگانه و سیاست یک بام و دو هوا نزد آقابان نیست؟
آیا صحیح است که یک وزارتخانه به دلیل بازگرداندن دانشجویان ستاره داری که “هیچ گاه وجود نداشته اند” مورد توبیخ و بازخواست قرار بگیرد؟
با توجه به اظهارات ادعایی بالا، به نظر می رسد که دوستان خود منتقد ستاره دار کردن و محرومیت از تحصیل دانشجویان در صورت صحت خبر هستند تا حدی که  اصل وجود آن را غیر قابل قبول دانسته و تکذیب کرده اند! حال اگر بنا به اشتباهاتی چنین اتفاقی افتاده باشد و وزیری ضمن پذیرش آن سعی در اصلاح آن داشته باشد شایسته تقدیر باشد یا  توبیخ!
البته باید متذکر شد که استیضاح و عزل وزیر از اختیارات مجلس شورای اسلامی است و مجلس نیز در قبال این حق خود مسوول است. مجلس به واسطه ی این حق نمی تواند در مورد کوتاهی و قصور وزارتخانه ای ساکت بنشیند. این حق چه در دوره ی ۲ ساله ی اول عمر این مجلس که وزارت علوم فعالیت های بورس کردن دانشجویان کارشناسی به معدل کمتر از ۱۴ و کارشناسی ارشد کمتر از معدل ۱۶  و … را انجام می داد و چه حال که وزارت علوم جدید به این سیاست ها منتقد است جاری و ساری بوده است. این حرف خدای ناکرده زیر سوال بردن این حق مسلم که از مظاهر دموکراسی در کشورمان هست، نیست. بلکه حرف، برخوردهای چند گانه و متناقض در مواجهه با خودی و غیر خودی است. به نظر می رسد این دلایل مورد اشاره آقایان بیشتر مقدمه چینی برای حذف یک وزیر اصلاح طلب است تا دلایل دلواپسی نمایندگان!
 
انتهای پیام

بانک صادرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا