رسوایی بابل گِیت

محمد فاضلی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «رسوایی بابُلگِیت» دربارهی بازداشت چند عضو شورای شهر بابل نوشت:
«خبر، ساده اما به جهاتی هولناک است. برخی اعضای شورای شهر بابل به این جرم دستگیر میشوند که یک نفر از آنها برای وادار کردن برخی دیگر از اعضا به همراهی با رأی یا منافع خود، زنی را فریفته است که از ارتباطات جنسی خود با اعضای شورا فیلم بگیرد و همین فیلمها را ابزار اخاذی قرار داده است. موضوع در نهایت افشا شده و افرادی دستگیر شدهاند. رسواییهایی از این دست را بعد از رسوایی سیاسی واترگیت در آمریکا در دهه ۱۹۷۰ که منجر به استعفای رئیسجمهور ریچارد نیکسون شد، با افزودن کلمه «گیت» نمادسازی میکنند. این مورد را هم میتوان «رسوایی بابلگیت» خواند.
رسوایی بابلگیت صرفنظر از ظاهر آن، چند سؤال مهم را پیش میکشد که به نوعی، بهبود نظام حکمرانی در این کشور با پاسخ این سؤالات پیوند خورده است. برخی از این سؤالات عبارتند از:
چه منافع بزرگی در عضویت در شورای شهر، و انتخاب هیئت رئیسه آن نهفته است که برخی اعضای شورای شهر بابل در رقابت برای این منافع، به چنین نقشه مافیاییگونه و غیراخلاقیای متوسل شدهاند؟
سازوکارهای تصمیمگیری در شوراهای شهر و روستا تا چه اندازه غیرشفاف و بسته به سلیقه و جایگاه افراد است که دست یافتن به منافع بزرگ حاصل از قرار گرفتن در کرسی شورا، دست یافتن به آن منافع را ممکن میکند؟
هر فساد بزرگی سابقه و تاریخی دارد. این گونه نظام توزیع فاسد منافع، در کوتاهمدت پدید نمیآید. سابقه درماننشده این بیماری چیست؟ قریب به بیست سال از شکلگیری شوراهای اسلامی شهر و روستا میگذرد و سؤال مهم این است که چه اقداماتی برای درمان بیماری گسترشیافته فساد در شوراها انجام شده است؟
همه منتخبین شوراها از سازوکارهای نظارتی و تأیید صلاحیت عبور کردهاند، و برخی رد صلاحیت شده و به شوراها راه نیافتهاند. کارکرد این سازوکارهای نظارت و تأیید صلاحیت چیست؟ آیا آنها که رد صلاحیت شدهاند از این گروه دستگیرشده بدتر بودهاند؟ آیا نظام تأیید صلاحیت، افراد سالم را حذف کرده و خطاکاران را به شورا راهنمایی کرده است؟ آیا این گروه خطاکار نیز سالم بودهاند و به دلیلی ضعفهای سیستمی و ساختاری، فقدان شفافیت و نقصان در طراحی سازوکارها و قوانین شوراها به خطا کشیده شدهاند؟ کارکرد نظارت و تأیید صلاحیت بالاخره چیست؟
ظرفیت فساد و دنبال کردن منافع شخصی در شوراهای اسلامی شهر و روستا چقدر است؟ این منافع فاسد از چه سازوکارهایی ناشی میشوند؟
اهمیت این سؤالات و مسائل مرتبط با آنها به حدی است که باید «رسوایی بابلگیت» را فراتر از مسألهای محلی، ناشی از خطای چند عضو شورای شهر بابل، و شیطنت و هوسبازی چند مرد و یک زن لحاظ کرد. ممکن است حواشی جنسی این پدیده، اصل و ماهیت ساختاری این قضیه را تحتالشعاع قرار دهد. مسأله بسیار فراتر از خطا و وسوسه شدن چند نفر است.
من قبلاً نوشتهام که «دیزی درباز گربه را بیحیا میکند.» منافعی (دیزی دربازی) بیحساب و کتاب، قابل سوءاستفاده و فسادانگیز در رویه و سازوکار شوراها وجود دارد که آدمیان را وامیدارد این گونه بیحیایی کنند؛ و حتماً نقصانی جدی در رویههای تأیید یا رد صلاحیت نامزدهای انتخابات شوراها وجود دارد که به تأیید آدمیانی میانجامد که این گونه برای کسب منافع، دست به بیحیایی میزنند. «رسوایی بابلگیت» یک نشانه است، چیزی فراتر از هوسبازی جنسی و نفعطلبی مالی، نشانگر چیزهایی در تاریخ یک نهاد و سازوکارهای مرتبط با آن است.»
انتهای پیام





کلهم مجموعه شورای شهر طی چندسآل اززمان ظهور شورای شهرتابحال چه کاری مثبت برای مردم انجام شده کدام گره و مشکل شهروندان توسط شورای شهر حل وفصل شده؟بغیراز قوزبالای قوز ودوچندان نمؤدن مشکلات مردم؟بااینهمه هزینه های گزاف جهت برگزاری هرچهارساله انتخابات شورای شهر؟قبل ازظهورشورا؟ فقط شهرداری بود که انصافا روال اداری خیلی بهتر بود کارهای مردم بسیار سریعتر و بهترانجام شد!!