خلخالی بدون واریانس میان گروهی | عباس عبدی

«عباس عبدی»، تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب در کانال تلگرامی خود نوشت:
«ماهنامه اندیشه پویا در اخرین شماره بهار خود پرونده ای را درباره اقای خلخالی منتشر کرده و از بنده نیز خواستند در این باره یادداشت کوتاهی بنویسم که در ادامه تقدیم شده است
آنچه که در این یادداشت کوتاه میخواهم بنویسم ربط مستقیمی به آقای خلخالی ندارد، شاید او را بتوان بهانه یا مدخلی برای ورود به این مسأله دانست. در تحلیل و داوری تاریخی به طور معمول میان دو سطح از بحث نباید خلط کنیم. سطح فردی و سطح اجتماعی. از یک سو میپذیریم که هر فرد تا حدی نقش فاعل مختار را بازی میکند. به همین دلیل است که مسئولیت رفتارها را متوجه افراد میکنیم. تفاوتهای رفتاری افراد کاملاً مشهود است و بخشی از این تفاوتها را میتوان بازتابدهنده مسئولیتها و انتخابهای فردی آنها دانست. ولی این سوی ماجرا است. سوی دیگر نقش جامعه در شکل دادن به رفتارهای فردی است. اجازه دهید مثالی بزنم. اگر یک تصویر از مردم صد سال پیش را با تصویر مردم امروز مقایسه کنیم، متوجه میشویم که نوع لباس پوشیدن این دو مردم به کلی متفاوت است. هرچند درون هر تصویر میتوانیم تفاوتهای لباس پوشیدن افراد را ببینیم، ولی در مقایسه دو تصویر، تفاوتها چنان زیاد است که تفاوتهای فردی درونی هر یک از تصاویر چندان برجسته نمیشود و به چشم نمیآید. اگر به زبان فنی و آماری بخواهم صحبت کنم، واریانس درونگروهی آنها بسیار کمتر از واریانس میانگروهی است. بنابراین نمیتوان سلیقه پوشش یک نفر امروزی را با سلیقه پوشش یک نفر از صد سال پیش مقایسه کرد، زیرا اینها در دو مقطع زمانی گوناگون با دو چارچوب سلیقهای مختلف هستند و لذا باید آنها را در میان گروه خودشان مورد مقایسه قرار داد. در واقع هر رفتاری ترکیبی از سلایق و اراده اجتماعی و فردی است.
در برخی از مقاطع زمانی که سرعت تحولات زیاد است، رفتارهای فردی تحت تأثیر شدید خواست و فشار اجتماعی قرار میگیرند و از سهم سلایق و انتخابهای خالص فردی کاسته میشود. به همین دلیل است که بسیاری از افراد هنگامی که به گذشته خود نگاه میکنند از برخی رفتارهای خود در این مقاطع دچار تعجب میشوند، در حالی که در زمان بروز آن رفتارها، خیلی هم طبیعی به نظرشان میرسید. اگر بخواهم از تمثیل استفاده کنم، میتوان از یک رودخانه مثال زد. رودخانهای که آب در محلی با عرض گسترده به آرامی جریان دارد. در چنین شرایطی هر کسی که سوار قایق کوچکی باشد میتواند با هر سرعتی و هر جهتی که بخواهد پارو بزند، هرچند تا حدی تحت تأثیر جریان کلی رودخانه نیز هست ولی این اثرگذاری چندان زیاد نیست. حال اگر این رودخانه به مناطقی با عرض کم و حجم زیاد آب و حتی شیب تند برسد، در چنین شرایطی قدرت پارو زدن و انتخاب جهت برای افراد بسیار کمتر میشود و همه تحت تأثیر جریان کلی رودخانه قرار میگیرند. در اینجا نمیتوانیم رفتار فردی را مستقل از وضعیت عمومی رودخانه به عنوان یک متغیر مستقل تحلیل کرد.
هنگامی که از منظر امروزی به گذشته نگاه کنیم، طبعاً رفتارها و اقدامات آقای خلخالی پذیرفتنی نیست و بیش از حد نیز مورد انتقاد واقع میشود. ولی فراموش نکنیم که همین آقای خلخالی یکی از اولین کسانی بود که از درون ساختار قدرت دچار تیغ استصواب و حذف شد. او که در ابتدای انقلاب نیز نامزدیاش برای مجلس از سوی نیروهای حتی غیر مذهبی و مدعی دموکراسی مورد حمایت واقع شد، اکنون به تیغ نقد امروزیها دچار شده است، ولی چندان دور نیست که ۲۰ سال دیگر افرادی پیدا شوند که بسیاری از کنشگران امروزی را نقد و تعجب کنند که چرا آنان تا این حد نگاه متفاوتی داشتهاند. ما میتوانیم شخص را نقد کنیم لازم هم هست، ولی اینکه همه رفتارهایش را متوجه انتخاب و مسئولیت فردی خودش کنیم موجب انحراف در تحلیل و فهم تاریخ میشود. اتفاقاً در آن مقطع کارهای دیگری انجام شد که شاید به نحوی رادیکالتر از اقدامات آقای خلخالی هم بود. نمونهاش طرح انحلال ارتش و یا ملیکردنها و مصادرهها اثرات رادیکالتری داشتند ولی چرا توجهی به آنها نمیشود؟ یا کمتر مورد نقد و رد هستند؟ شاید به این دلیل که ماهیت امر قضایی مصداقیتر است و آنهای دیگر انتزاعی هستند.
خلخالی فقط یک فرد نبود بازتابدهنده بخشی از خواستهای جامعهای بود که او را برکشیدند و هنگامی هم که جامعه تغییر کرد او را طرد کردند. این حرف به معنای نفی مسئولیت شخصی نیست. ولی به معنای نادیده گرفتن تحولات اجتماعی در طول زمان نیز نخواهد بود.
چنین نیست که گمان کنیم رفتارها و شخصیتها در خلاء و انتزاع شکل میگیرند. اگر برای رفتار کسی هورا کشیده نشود آن رفتار ادامه پیدا نمیکند. و اگر کسی به واسطه رفتارش طرد شود، آن رفتار نیز تکرار نخواهد شد. آن کسانی که آن رفتارها را تشویق میکردند و برای عامل آن هورا میکشیدند، امروز باید شجاعت آن را داشته باشند که پیش و بیش از دیگران، رفتار خود را نقد کنند، نه آنکه به جای مبرّا کردن خود همه تهاجمات را متوجه فاعل رفتار نمایند، و خود پنهان شوند. آنانی هم که امروز دنبال بازتولید ان رفتارها هستند صلاحیت نقد گذشته را ندارند.
باید در درجه اول خشم و خشونت انقلابی را مورد نقد قرار داد و نه فقط افراد و عاملان آن را. اگر مسئولیت فردی را عمده و برجسته کنیم، دوباره دچار آن مشکلات و خطاها خواهیم شد.»
انتهای پیام
درانزمان نیز انمرحوم پاسخی هرچندرافع مسئولیتش نبود داد…….شماکه گله گله……..