تفاوت دغدغهها در دو جبهه سیاسی

علی شکوهی در یادداشتی در روزنامه ی اعتماد با عنوان «تفاوت دغدغهها در دو جبهه سیاسی»، نوشت:
✅ انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۶ از نظر حساسیت سیاسی کم از انتخابات دورههای قبل ندارد و شاید به دلایلی حساستر هم باشد. دلیل این امر نزد جریانهای سیاسی مختلف، متفاوت است اما هر دو جبهه سیاسی اصلی کشور، ماندن یا نماندن دکتر روحانی را عامل اصلی در حساس شدن انتخابات این دوره میدانند و در این زمینه اشتراک نظر دارند. مخالفان دکتر روحانی درصددند به هر قیمت نگذارند دوره ریاستجمهوری دکتر روحانی تمدید شود و طرفداران دولت طبعا محکم ایستادهاند که روحانی بماند و دوره خدمت وی هم مانند همه روسای جمهوری گذشته، ۸ ساله شود و تلاشهایش ابتر نماند. در عین حال با مراجعه به اظهارات فعالان سیاسی دو جبهه اصولگرا و اصلاحطلب، معلوم میشود که در هر یک از این دو جبهه سیاسی، دغدغههای متفاوتی جریان دارد. در این مختصر درصددم برخی از این دغدغههای متفاوت را مرور کنم.
🎾 اول- ردصلاحیت:
✅ مساله ردصلاحیت نامزدهای اصلاحطلب همیشه در محاسبات این جریان مطرح بوده و هنوز هم مورد توجه است. البته برخی از نامزدهای اصولگرا هم ممکن است از فیلتر شورای نگهبان عبور نکنند و تایید صلاحیت نشوند اما نوع نگاه این دو جریان سیاسی به مقوله ردصلاحیتها یکی نیست. اصلاحطلبها همیشه نگرانند که موضوع ردصلاحیت احتمالی نامزدهای مورد حمایت آنان، بهحدی جدی و فراگیر باشد که حتی یک نامزد مورد قبول هم برایشان باقی نماند در حالی که اصولگرایان هرگز نگران این امر نیستند و حتی میشود مدعی بود که اصولگرایان از ردصلاحیت نامزدها از سوی شورای نگهبان در مجموع حمایت میکنند چون در نهایت به سود آنان است. در واقع اگر ردصلاحیت شامل جریان رقیب آنان شود، فرصتی است برای اصولگراها تا با افراد رایآور و مطرح و سرشناس اصلاحطلب رقابت نکنند و اگر این ردصلاحیتها باعث حدف نامزدهای اصولگرا شود باز هم این جریان از آن استقبال میکند زیرا موجب کم شدن تعداد نامزدهای این طیف میشود و امکان ایجاد وفاق و ائتلاف فراگیر در میان اصولگراها را افزایش میدهد؛ کاری که در اکثر مواقع رهبران و احزاب سیاسی اصولگرا حتی به پشتوانه توسل به مفاهیم دینی هم قادر به تحقق آن نیستند.
✅ در انتخابات سال آتی مساله ردصلاحیت درباره رییسجمهور مستقر مطرح است و این یک پدیده استثنایی در طول حیات جمهوری اسلامی است. تاکنون مفروض همگان این بود که رییسجمهوری مستقر در دوره دوم نیاز به بررسی صلاحیت جدی ندارد و معلوم است که شورای نگهبان او را تایید میکند اما اکنون برخی عناصر افراطی و تندرو که متاسفانه در برخی نهادها و مراکز هم دارای نفوذ و تاثیر هستند، از عدمصلاحیت دکتر روحانی سخن میگویند و احتمال ردصلاحیت ایشان را عمدا سر زبانها میاندازند تا این واقعه احتمالی را عادی جلوه دهند و اذهان را برای وقوع آن مهیا کنند. این امر هنگامی نگرانکنندهتر میشود که برخوردهای پرهزینه و باورنکردنی شورای نگهبان در گذشته (مانند ردصلاحیت آیتالله هاشمیرفسنجانی) و تفسیرهای خاص از سوی این نهاد (مانند تداوم نظارت شورای نگهبان بر نمایندگان مجلس در دوران نمایندگی) را به خاطر بیاوریم. هر چند بر این باوریم که این اتفاق نمیافتد اما شاهدیم که اصلاحطلبان در این زمینه نگرانند و تمهیدات ضروری برای آن شرایط را در دستور کار خود قرار دادهاند.
🎾 دوم- نامزد نهایی:
✅ اصلاحطلبان اگر اتفاق ویژهای نیفتد مشکلی در معرفی نامزد مورد حمایت خود ندارند. در واقع آنان خود را ملزم میبینند که در کنار جریان اعتدالگرا و اصولگرایان عاقل و معتدل، از نامزدی دکتر روحانی حمایت کنند و دلیلی ندارد که پشت یک رییسجمهوری در مجموع موفق را خالی کنند. البته ممکن است اصلاحطلبان در برخی زمینهها از جمله مطالباتشان در حوزه سیاست داخلی از عملکرد ایشان راضی نباشند اما اولا معتقدند که در این شرایط گزینه دیگری ندارند و ثانیا در شرایط کنونی کشور و با توجه به مناسبات قدرت و میزان محدودیتهای سر راه رییسجمهوری، وی در مجموع خوب عمل کرده است و طبعا باید از او راضی بود. مباحث مربوط به احتمال نامزد شدن برخی اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۶ هم مطرح است اما این امر عمدتا جنبه احتیاطی دارد و برای مقطعی است که تهدیدهای احتمالی برای ردصلاحیت رییسجمهوری مستقر عملی شود.
✅ اصولگرایان اما در این زمینه دچار مشکلات زیادی هستند و رسیدن به توافق برای آنان بسیار مشکل شده است. به گفته یکی از فعالان اصولگرا، اکنون نام افراد زیادی از جمله قالیباف، جلیلی، باهنر، سیدرضا تقوی، بذرپاش، رستم قاسمی، میرسلیم، زاهدی، میرکاظمی، حیدر مصلحی، فروزنده، مرضیه وحید دستجردی، حاجی بابایی، ضرغامی، نادران و زاکانی به عنوان نامزدهای احتمالی اصولگرایان مطرح است و طبعا رسیدن به توافق در میان این افراد و جریانهای حامی آنان کاری دشوار و حتی ناممکن به نظر میرسد. البته سبحانینیا هم به ردصلاحیت نجاتبخش شورای نگهبان امیدوار است و میگوید: «شورای نگهبان از رجل سیاسی تعریفی دارد. ۵۰ کاندیدای اصولگرا هم داشته باشیم نهایت ۵ یا ۶ کاندیدا تایید صلاحیت میشود. این اتفاق هم کار را راحت و هم مشکلات را کمتر میکند».
✅ یکی از امیدهای اصولگرایان این است که جریان انتخاباتی تازهتاسیس یعنی «جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی» بتواند ضعف جریانهای سنتی اصولگرا را جبران کند و موجب ایجاد وفاق میان آنان شود. این تشکیلات شاید بتواند طیفی از نیروهای موسوم به اصولگرا را به وحدت برساند اما هستند طیفها و احزاب و گروههایی که تن به نظرات این نیروی انتخاباتی تازهتاسیس نخواهند داد و از شکلگیری یک ائتلاف فراگیر در میان اصولگراها جلوگیری میکنند. البته پشتوانه تشکیلاتی این جریان درصدد است همه تشکلها و سازمانها و گروههای اصولگرا را به پیوستن این جبهه جدید راضی کند و آنان را به وفاق برساند اما چندان امیدی وجود ندارد که اصولگرایان بتوانند بر سر یک نامزد رایآور مورد قبول همگان به تفاهم برسند.
انتهای پیام
سایت شما انصاف نیوز است، ببینید که آیا واقعا بیانات فوق از منظر یک فرد بی انصاف است یا با انصاف؟؟؟
اینگونه در باره اصلاح طلبان تعریف کردن و تخریب رقبای مقابل، خود یک بی انصافی است؛ آقایان سایت انصاف نیوز!!!!!!
همانطور که در صدر متن نوشته شده، این دیدگاه آقای شکوهی در روزنامه ی اعتماد است