عباس عبدی: اصلاحات پس از هاشمی نیازمند استقلال است

بخشی از گفتگوی عباس عبدی با روزنامه ی اعتماد در پی می آید با این توضیح که «پرسشهای مربوط به آقای هاشمی پس از فوت ایشان و بقیه پرسشها مربوط به یک هفته پیش از درگذشت آقای هاشمی است»:
*🔸آیا اصلاح طلبان با رحلت آیت الله هاشمی و ممنوع الفعالیت بودن رئیس دولت اصلاحات دچار گرفتاری در عرصه سیاسی خواهند شد؟
**🔹مشکلی که چندین بار با دوستان اصلاحطلب و نیز در گفتگوهای عمومی و مطبوعاتی مطرح کردم همین بود که اصلاحطلبان باید نقش مستقلی از هر نیروی دیگری برای خود تعریف کنند نه آن که به امید این و آن باشند. این وابستگیها کمکی به حل مشکلات ایران نمیکند. الان هم به نظرم مشکلی نخواهند داشت. این تصور اشتباهی بود که از آقای هاشمی داشتند ولی اکنون که ایشان درگذشتهاند بهتر میتوانند در راه استقلال و روی پای خود ایستادن فکر کنند. به نظرم در صورتی که رفتار درستی پیشه کنند فوت آقای هاشمی هیچ مشکلی برای ادامه حضور یا حتی فعالتر شدن آنان نخواهد داشت. درباره آقای خاتمی هم بر خلاف برداشت جاری و موجود در پرسش به نظرم میرسد که اتفاق اخیر میتواند زمینهساز اقدامات مثبت نیز قرار گیرد فقط باید کوشید ظرفیت این زمینهها را فعال کرد.
*🔸نقش حمایتی آیت الله هاشمی از اصلاح طلبان و اعتدال گرایی تا چه اندازه مهم و حائز اهمیت بود؟
**🔹به نظرم این تصور دقیق نیست که گمان کنیم یک نفر سرمایهای داشته و با فوتش این سرمایه را هم با خود میبرد مثل کسی که اطلاعاتی داشته و با مرگ خود آنها را با خود میبرد. این برداشت در عرصه سیاست و برای نیروی سیاسی در حد فاجعه است. باید به نحو دیگری به مساله نگاه کرد. این که ظرفیتها و تعلقخاطری در جامعه نسبت به اصلاحات و بهبود امور وجود دارد و هر کسی بر حسب توان خود میتواند این ظرفیت را به اصطلاح مالاخود کند و اگر کسی به دلیلی از جمله فوت یا تغییر موضع یا … این ظرفیت را از دست داد کسان دیگر میتوانند با برنامه درست آن را به تملک خویش درآورند. اصولا نیرویی که چشمش به حمایت این و آن باشد و از غیبت آنان از این حیث که ضربهپذیر شود نگران باشد نیروی سیاسی کارآمدی نیست.
*🔸آیا فقدان ایشان خللی به سیاست ورزی اصلاح طلبان وارد می کند؟
**🔹مشکل اصلی این است که سیاستورزی اصلاحطلبان در سالهای گذشته و اکنون نیز ناقص است و شاید همیشه چشم امیدشان به اشخاص از جمله مرحوم هاشمی یا آقای روحانی بوده است. بنابر این اگر بر اساس روال گذشته بخواهند عمل کنند قطعا دچار خلل خواهند شد ولی اگر قرار باشد این نقص را برطرف کنند پاسخ منفی است.
*🔸بازی سیاسی اصلاح طلبان از این پس تغییراتی خواهد داشت؟
**🔹بازی اصلاحطلبان دو رکن اصلی دارد. اول التزام به سیاستهای اصلاحطلبانه دوم وضعیت موازنه قوای نیروهای اجتماعی و سیاسی. درگذشت آقای هاشمی از یک سو بر رکن دوم اثرگذار است. اگر اصلاحطلبان نتوانند مجموعه ظرفیت بالقوه سیاسی را از آنِ خود کنند طبعا موازنه قوا بیش از گذشته به ضررشان خواهد شد. از سوی دیگر بر شیوه و ابزار اصلاحطلبی که تعامل و گفتگو باشد اثر منفی خواهد گذاشت زیرا بخشی از ظرفیت این شیوه که آقای هاشمی بود از میان رفته است. بنابر این در اولویت آنان است که این ظرفیت را به نحوی بازسازی کنند.
*🔸به نظر شما چه کسی می تواند نقشی را که آیت الله هاشمی در دهه اخیر برای اصلاح طلبان ایفا کرد به عهده بگیرد؟
**🔹تمام حرفم این است که به عنوان یک جریان سیاسی نباید چنین وابستگیهایی تعیینکننده نهایی وضعیت آنان باشد. بنده در صدد کم رنگ کردن نقش شخصیتها نیستم ولی بخشی از این پررنگی محصول وابستگی ذهنی ما و کنشگران به تعیینکنندگی نقش اشخاص است.
*🔸اشبه الناس به هاشمی رفسنجانی در فضای سیاسی کشور کیست؟
**🔹آقای هاشمی موجودیتی تاریخی دارد همچنان که دیگران هم چنیناند. لذا نمیتوان به راحتی کسی را جانشین یا شبیه به دیگری کرد بویژه آقای هاشمی که شرایط کاملاً متفاوتی با دیگران داشته است. اصولا قرار نیست که چنین مشابهتی هم باشد زیرا هر کس در دوره زمانی خودش نقشی را ایفا میکند و تمام میشود. ذهنیت درستی نیست که دنبال چنین مشابهتها و جانشینیها بود. باید هر کس و گروهی نقش و بازی خود را ایفا کند. کوشش هر فردی برای ایفای مصنوعی نقش دیگران موجب میشود که هم نقش خودش را فراموش کند و هم ناتوان در اجرای نقش دیگری باشد.
*🔸ارزیابی شما از موقعیت اصلاح طلبان و اصولگرایان در انتخابات آتی چیست؟به نظر شما انتخابات چند قطبی خواهد بود؟
**🔹 به روشنی میتوان مدعی شدن که هیچکدام از دو جناح بویژه اصولگرایان برنامه ایجابیقابل فهمی ندارند. اصلاحطلبان گمان میکنند که چارهای جز حمایت از روحانی ندارند، در حالی که باید نگاهشان را به نحوی اصلاح کنند که این گزینه را نه از روی ناچاری که آن را انتخاب خود بدانند. اصولگرایان هم دچار تشتت و پراکندگی هستند و قادر به اتخاذ هیچ راهبرد ایجابی نیستند و هنوز در شوک احمدینژادند و گروگان افرادی هستند که خواب پوشیدن ردای ریاست جمهوری را میبینند. درباره قطبی شدن احتمالی انتخابات هم به گمانم، اختمال کمی وجود دارد که قطبی شود. زیرا بخشی از اصولگرایان نگران قطبی شدن آن و در نتیجه شکست خودشان هستند و قطبی شدن را به نفع روحانی میدانند.
*🔸اگر مفروض بگیریم که اصولگرایان با کاندیدای واحدی وارد انتخابات شوند، سرنوشت انتخابات رو روحانی چه تغییری می کند؟
** 🔹نامزد واحد وقتی مفید است که برنامه واحد و حکتیت یکدست و واقعی نیروها را پشت سر خود داشته باشد. در غیر این صورت نامزد واحد هیچ مزیتی نیست بلکه ضرر هم دارد. نامزد واحد باید بتواند انعکاسی از وحدت واقعی و نه صوری نیروها باشد و اصولگرایان به هیچوجه در چنین مرحلهای قرار ندارند همچنان که لیست مشترک در انتخابات سال ۹۴ نیز به نفع آنان نشد و زمان باقیمانده تا انتخابات نیز برای رسیدن به این مسأله کوتاه است.
*🔸به عنوان یک چهره سیاسی اصلاح طلب؛ اصولگرایان با چه کاندیدایی و چه شعارها و برنامه هایی می توانند رای روحانی را بشکنند و برای روحانی دردسر ساز شوند؟
**🔹 آنان بیشتر نقش تخریبی را بازی خواهند کرد. چرا که وجه ایجابی برای خودشان نمیتوانند تعریف کنند. تخریب نیز اگر بیش از حد شود ممکن است موجب مظلومیت طرف مقابل شود. تردیدی نیست که آنان روی موج تخریب بی اندازه خواهند افتاد زیرا رهبری متمرکزی ندارند که مانع تندرویها شود. وقتی هم که یک گروه ایجابیات نداشته باشد بطور طبیعی روی موج تخریب میافتد.
*🔸چرا اصلاح طلبان یکپارچه از روحانی حمایت می کنند؟
**🔹 چرا نکنند؟ دنبال چه چیزی هستند که ممکن باشد و بتوانند آن را از طریق دیگر تأمین کنند؟ موضوع این است که الآن مسأله اصلی بقا و ثبات کشور است و اسبی که تندروها زین کردهاند این بقا و ثبات را نشانه گرفته است و مساله جناحی اصلاحطلبان باید این باشد.
*🔸اصلاح طلبان باید به غیر از روحانی کاندیدای آلترناتیوی داشته باشند یا خیر؟ ارائه کاندیدای پوششی چقدر بین اصلاح طلبان طرفدار دارد؟
**🔹 چنین پرسشی در حال حاضر بیهوده است، اهدافی را که روحانی در حال حاضر تأمین میکند، حتی بالاتر از سقف امکانات اصلاحطلبان است. بالاتر از سقفی که خودشان بتوانند تأمین کنند. طرح چنین پرسشهایی ناشی از فقدان تحلیل و برنامه روشن نزد برخی از اصلاحطلبان است.
*🔸اگر اصلاح طلبان بخواهند کاندیدای پوششی معرفی کنند، چه چهره هایی پتانسیل و ظرفیت دارند؟
**🔹 برجام نه تنها شکست نخورده که بخش بزرگی از اهدافش تا همین جا محقق شده است. مشکلات ایران از حالا به بعد قابل رفع است، نه آنکه برجام باید این مشکلات را حل میکرد. همچنان که پیش از تحریمها هم این مشکلات وجود داشت. تحریمها یک مانع اضافه و البته بسیار مهم ایجاد کردند. و برجام این مانع مهم را برداشته است، ولی با برداشتن این مانع مشکلات را لزوماً حل نمیشود، بلکه حل آنها را ممکن میکند. برای ارزیابی دستاوردهای برجام کافی است وضع فعلی را با وضعیتی که بدون برجام در انتظارمان بود مقایسه کنیم در این صورت متوجه میشویم برجام موفق و قابل قبول بوده. اگر برجام نبود، وضع ایران در برابر ونزوئلای فعلی بهشت محسوب میشد.
*🔸مهم ترین مشکلات آقای روحانی تا موعد انتخابات چیست؟ آقای روحانی چه اقداماتی را به صورت ضراب العجل باید انجام دهد تا شانس پیروزی مجددش را افزایش دهد؟
**🔹زمان برای انجام کارهای ویژه گذشته است. به نظرم هیچ کار خاصی نباید انجام دهد، با همین دست فرمان باید ادامه داد. الآن وقت تغییر دادن اقدامات نیست. فقط باید کوشید که کسی گل به خودی نزند.
*🔸اگر اصلاح طلبان یکپارچه پشت سر آقای روحانی بایستند و به هر دلیلی آقای روحانی در انتخابات ثبت نام نکند یا رد صلاحیت شود یا حتی رای نیاورد اصلاحات و اصلاح طلبان چه سرنوشتی خواهند داشت؟
** 🔹تا وقتی که قاعده بر ثبتنام و تأیید وی است، طرح پرسشهای اینچنینی و پاسخ دادن به آنها عملی لغو و بیهوده است و جز ایجاد اشکال و ابهام نتیجه دیگری ندارد. هر وقت اتفاقی رخ داد در آن زمان تصمیم میگیرند. مطمئن هستم که بحث کردن درباره احتمالات عجیب و غریب کمکی به اتخاذ تصمیم درست در آینده نمیکند. چون چنین اتفاقاتی در آینده، فضایی را ایجاد میکند که الآن درک و فهمی از آن فضا نداریم در حالی که آن فضا بر تصمیمات ما موثر است. برای مثال صحبت نکردن از احتمال رد صلاحیت هاشمی پیش از رد صلاحیت او در سال ۱۳۹۲، چه ضرری برای اصلاحطلبان داشت که الآن بخواهند برای جلوگیری از این ضرر درباره این احتمالات ضعیف بحث کنند. این بحثها برای افرادی است که بیکارند و تحلیل درستی از مسایل ندارند.
*🔸مردم در حال حاضر چه تحلیل و نگاهی به دولت دارند؟
**🔹 مردم نسبت به وضع جامعه بسیار معترض هستند. برخلاف دو دهه گذشته که بیشتر رسانهها در ارایه تصویری مثبت و غیرواقعی از جامعه با یکدیگر مسابقه گذاشته بودند و فقط یکی دو رسانه ضعیف ولی مستقل نقش آگاهیبخشی را ایفا میکردند، الآن همه در بیان انتقادی با یکدیگر مسابقه گذاشتهاند، از صداوسیما بگیر تا فارس و تسنیم و کیهان و حتی نشریات و شبکههای مجازی اصلاحطلب و نیز خارجنشینها در این مسابقه شرکت دارند و حتی وضع را تیرهتر از آنچه واقعیت دارد نشان میدهند. بنابراین ذهنیت مردم نیز تا حدی معلوم است زیرا تحت تاثیر این رسانهها است. ولی در بهار ۱۳۹۶ مردم باید انتخاب کنند و آنجا قضیه فرق خواهد کرد.
*🔸پاشنه آشیل دولت و اصلاح طلبان در حال حاضر کجاست؟
**🔹 سهمخواهی و پنهان کردن آن زیر عنوان پرطمطراق و منفعلانه مطالبهگری.
*🔸به نظر شما ماموریت آقای روحانی برای چهار سال دوم چه باید باشد؟
**🔹 تثبیت جامعه از خلال عادیسازی فضای اقتصادی و سیاست خارجی و تحقق حدی قابل انتظار از رشد اقتصادی و کاهش نابرابری و فقر و بیکاری و فساد و.. دیگه چه بگویم؟!
انتهای پیام
تیتر درست تنظیم نشده است چون این سخن جاگرفته در تیتر یک جمله مستقل از جناب عبدى نیست والا قصد داشتم به ایشون اعتراض کنن